چهار سال مانده به چهل سالگی
دوباره شانزدهم مرداد، دوباره روز تولد، دوباره یادآوری عمری که گذراندهام و آنچه در پیش رو دارم. سی و شش ساله شدم. سه دوره ۱۲ ساله عمرم را طی کردهام. زود و دیرش را نمیدونم. به نظرم متعادل گذشت. ازش خیلی لذت بردهام. راضی هستم و خشنود. عمری گذراندم متعادل. توازنی بوده بین ماجراجویی و امنیت، خطرکردن و محافظهکاری، عاطفه و بیاعتنایی، هیجان و آرامش. راضی هستم بیشتر از همه چیز از تصمیماتم. همیشه گفتهام ما نتیجه تصمیماتی هستیم که میگیریم. اکنون وقتی به عقب برمیگردم میبینم کلی اشتباه داشتهام، ولی همه آنها اشتباهات رایج زندگی بودهاند. کسی را از[…]
خواندن کل مطلب