معرفی سریال Billions

هفت فصل سریال Billions (شامل ۸۴ اپیزود) را کامل دیدم و شایسته معرفی کردن دیدمش. ایده اصلی سریال، سرمایه‌داران شرکتی است که دادستان نیویورک در پی گرفتن مچ آنهاست که با چه قانون‌شکنی‌هایی میلیاردر شده‌اند. ایده برای ما که مدیریت و کسب و کار خوانده‌ایم جذاب است. جیزی شبیه سریالهای مافیایی است که به جای قاچاق مواد مخدر، صاحبان و مدیران شرکت‌ها را سوژه قرار داده است. البته سرعت سریال کمی کم است و برای من که سریال دارای ریتم کند را نمی‌پذیرم در مواردی کسل‌کننده بود ولی خب نوسان دارد و در برخی اپیزودها سرعت خوبی می‌گیرد.

آموزندگی سریال در ترفندهایی است که هر یک از طرفین در برابر هم اجرا می‌کنند. یکی در جایگاه قدرت دولتی به عنوان دادستان و دیگری به عنوان یک سرمایه‌دار بخش خصوصی دارای منابع و دسترسی‌های متعدد و البته محدودیت‌های قابل توجه. تعداد یادداشت‌هایی که از آموختنی‌هایم از این سریال کرده‌ام قابل توجهند.

نظر شخصی: فصلهای ۳ تا ۵ تا حد زیادی کسل‌کننده است ولی فصل ۶ و ۷ که مایکل پرینس (همون پیتر روسوی خانه پوشالی) وارد می‌شود سریال بهترین ریتمش را می‌گیرد. جاه‌طلبی‌های قابل باوری که به عنوان یک میلیاردر نشان می‌دهد و نلاش‌هایی که با استفاده از منابع در دسترسش برای رسیدن به اهداف خود دارد، سریال را دیدنی می‌کند. یک نقطه ضعف این سریال برای من این است که هیچیک از قهرمانهایش را دوست ندارم. به طور خاص از از کاراکتر همه‌چیزدان «وندی» و اساساً بازیگر نقش او بدم می‌آید. «چاک رودز» هم برایم یک شخصیت بسیار منفی است. یک خود قهرمان‌پندار جبهه درستی که معتقد است ثروتمندان حتما یک جای کارشان ایراد داره و باید مچشان را گرفت و به زندان انداخت. این مبارزه را هم شخصی می‌کند، به رغم اینکه پدر خودش مشخصا با زد و بند در املاک و سهام شرکتها ثروتمند شده است و خودش با استفاده از رانت پدرش این مبارزه علیه ثروتمندان را پیش می‌برد. شاید تنها قهرمان سریال برای من «وگنر» بامزه و دوست داشتنی و کمی هم «هال» کارگاه کارکشته است که هر نوع اطلاعاتی را در می‌آورد. بقیه شخصیتها چندان دوست‌داشتنی نیستند.

به نظرم اگر حال و حوصله سریال دیدن دارید انتخاب خوبی است که ۸۴ ساعت از عمر گرانبهای خود را پای تلویزیون بگذرانید 🙂