مصاحبه دکتری: چگونه خود را آماده کنیم؟
نزدیک شدن به روزهای مصاحبه برای پذیرش دانشجویان دکتری همراه است با دلهرههای داوطلبان که چگونه خودشان را برای مصاحبهها آماده کنند، چه پاسخی به سئوالها بدهند و چگونه در مصاحبه قانعکننده باشند. این مطلب را به عنوان انتقال تجربه و راهنمایی برای دانشجویان دکتری متقاضی ورود به رشته مدیریت رسانه دانشگاه تهران، اعم از دانشکده مدیریت و سه پردیس البرز، ارس و کیش مینویسم و الزاماً قابل تعمیم به سایر رشتهها و دانشگاهها نیست. البته قواعدی که مینویسم و مواردی که مد نظر ماست احتمالا در اغلب رشتههای دیگر و دانشگاههای دیگر نیز صدق کند، زیرا به استانداردهای مورد نظر عموم استادها اشاره میکند. تاکید میکنم که این نوشته صرفا بازتاب تجربه و نظر شخصی درباره مصاحبه دکتری است و هیچ اعتباری برای استناد ندارد.
چیدمان جلسه مصاحبه
معمولا یک گروه حداقل پنج نفره که شامل اعضای گروه در دانشکده یا بعضاً استادان مدعو که دارای اعتبار و وجاهت علمی هستند ترکیب هیئت ارزیابیکننده را تشکیل میدهند. میانگین زمان هر مصاحبه دکتری به فراخور نیاز به پرسیدن سئوالهای بیشتر و مقتضیات مصاحبه و تعداد نفرات داوطلب بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه است. اگر تعداد داوطلب زیاد باشد گاه در دو روز هم مصاحبه برگزار میشود. رایج است که داوطلبان سوابق آموزشی خود را به کارکنان مسئول بدهند و سپس همراه با کپی مدارکی همچون مقالهها، پایاننامه ارشد و سایر اسناد مربوط به سوابق علمی وارد فضای مصاحبه شود. به طور معمول هیئت ارزیابی پشت یک میز مینشینند و دانشجو در برابر آنها روی صندلی مینشیند و به سئوالهایی که پرسیده میشود پاسخ میدهد.
ما که این طرف میز هستیم تعریفمان از دانشجوی خوب چیست؟ کسی است که بتواند رشته را توسعه دهد، پژوهشگر خوبی باشد (پژوهش اساس مقطع دکتری است)، به انگلیسی در حد خواندن متنهای علمی منبع و نوشتن مسلط باشد و علاقه و اشتیاق مناسبی به تحصیل داشته باشد. برای ما دانشجوی دکتری کسی است که بیشتر از چهار سال از زندگی کاریمان را با او خواهیم گذراند و هم در تعامل و ارتباطات انسانی و هم در همکاریهای علمی و پژوهشی همراه هم خواهیم بود. پس در انتخاب بسیار دقت میکنیم که ترکیبی از شخصیت قابل احترام و پاکیزه و توانایی علمی و اشتیاق و انگیزه برای توسعه رشته وجود داشته باشد.
معیارها و ابزارهای ارزیابی ما چیستند؟
۱٫ پایاننامه ارشد: یک متقاضی دکترا پیشتر کارشناسی ارشد را گذرانده، یعنی پایاننامهای را نوشته، روش تحقیق میداند، تئوریهای رشتهاش را میداند و در عمل توانایی خود را ثابت کرده. پس رجوع به دستاوردهایش در کارشناسی ارشد یک ابزار خوب برای بررسی توانایی واقعی داوطلب است. از این رو وقتی داوطلب ضعیفی که نقصهای اساسی دارد، وعده تقویت خود در دوره دکترا را میدهد و قول میدهد که حتما میخوانم و مینویسم و میآموزم و فلان کار را میکنم، با این سئوال ما مواجه میشود: چرا تاکنون نکردی؟ چرا تا الان انگلیسی نیاموختی؟ چرا تا الان اصول روش تحقیق را نمیدانی؟ چرا تا کنون به مهمترین تئوریهای رشته خود مسلط نشدهای؟
۲٫ تسلط دانشجو به اصول و بنیانهای رشته: میدانیم که قرار نیست داوطلبی که جلویمان مینشیند بر همه ابعاد رشته مسلط باشد و انتظار نداریم که به اندازه یک دانش آموخته دکتری مقاله نوشته باشد و یا مبانی فلسفی را بداند. خیر. انتظارمان واقعبینانه است. در حد یک دانش آموخته ارشد که مایل است وارد دکتری شود بررسی میکنیم. آشنایی با نظریههای اساسی رشته، آشنایی با پیشرفتهای جدید رشته، درک از گذشته و مسیر آینده رشته از ابزارهایی هستند که با آن تسلط حداقلی داوطلب بر رشته را ارزیابی میکنیم.
۳٫ سوابق پژوهشی: انتشار مقاله از پایاننامه ارشد در یکی از ژورنالهای معتبر علمی داخلی یا بینالمللی معیار مهمی است. به ندرت پیش میآید که دانشجویی بدون داشتن سوابق پژوهشی انتخاب شود. معمولاً یک دانش آموخته کارشناشی ارشد سبدی پر از مقالات متعدد علمی در ژورنالهای بینالمللی و داخلی ندارد و ما هم انتظار تعداد زیاد نداریم. ولی داشتن یک یا دو مورد مهم است و صدالبته که تعداد کم ولی باکیفیت بسیار مهمتر از تعداد زیاد و بیکیفیت است. گاهی تعداد زیاد کارها شکبرانگیز نیز میشود، پس تلاش کنید سوابق پژوهشی در تعداد منطقی و باکیفیت ارائه دهید.
ببینید، ما به فراخور شغلمان ژورنالها را میشناسیم. میدانیم چطور ارزیابی کنیم. ارائه یک مقاله انگلیسی در هر ژورنالی ما را قانع نمیکند. وقتی کسی مقالهای به عنوان سابقه نشان میدهد، اول از همه من سریعاً اعتبار ژورنال را با موبایلم بررسی میکنم. اغلب موارد با ژورنالهای بیکیفیتی مواجه میشویم که دانشجویان برای دست خالی نبودن در مصاحبه در آنها مقاله چاپ کردهاند و گاه هزینههای سنگینی هم پرداختهاند. اینها را ما با تجربه شغلیمان در مییابیم. شاید یک دقیقه زمان نیاز باشد تا دریابیم ژورنال چقدر قابل اعتنا است. در پایگاههای داده میگردیم، در فهرستهای مورد تایید وزارت علوم و دانشگاه تهران میگردیم و در پایگاههای علمی که ژورنالها را ارزیابی میکنند. پس برای چاپ مقاله در ژورنالهای بیکیفیت هزینه نکنید.
گاه دانشجویان میگویند استادمان گفتند در این ژورنال چاپ کن، آی اس آی است. ما بررسی میکنیم و میبینیم اصلا ژورنال معتبری نیست. پاسخ ما این است که شما به عنوان یک دانشآموخته کارشناسی ارشد باید بدانی چطور یک ژورنال را ارزیابی کنی. آیا میدانی فهرست نشریات معتبر علمی کجا قابل دسترس است؟ آیا میدانی چطور ژورنال را در اسکوپوس و وب آف ساینس بررسی کنی؟ اینکه استادم گفت فلان ژورنال و من هم چاپ کردم، ما را قانع نمیکند. اگر پیشنویس یک مقاله را بیاورید که کار خودتان است و تعادل خوبی بین نظریه و روش داشته باشد و دیدگاه شما را نشان دهد برای ما قابل قبولتر است تا یک مقاله چاپ شده در یک ژورنال بیکیفیت.
بعد از آن به خود مقاله میپردازیم. با یک نگاه بیان مسئله را میخوانیم و سپس نتیجهگیری را. آیا بیان مسئله توسط مقدمه خوب پشتیبانی شده و آیا نتیجهگیری قابل اعتناست؟ آیا نتایج بدیهی نیستند؟ آیا یافتهها ارزشمندند؟ سپس تئوری پایهای و مدل تحقیق یا چارچوب پژوهش را نگاه میکنیم. آیا معقول است؟ تئوری خوبی استفاده شده؟ آیا مدل منطقی است؟ بعد میرویم سر روش و از روش توضیح میخواهیم. و سئوالهایی درباره کاربرد مقاله میکنیم. ساختار مقالههای علمی به ما کمک میکند که به شکل سریعی کلیات یک مقاله را ارزیابی کنیم و سپس درباره جزئیات از شما بپرسیم.
کتاب؟ اوه. من شخصاً خیلی حساسیت نشان میدهم به کتاب. به دلیل اینکه در مصاحبه سالهای پیش دیدم داوطلبانی ادعای انتشار کتاب داشتند ولی کتاب را که بررسی میکردیم معلوم میشد پول دادهاند یک انتشاراتی که یک کتاب را به تیراژ یک تا ده عدد برایشان چاپ کند. در چنین شرایطی من معمولاً سوزنم گیر میکند. کتاب را باز میکنم و میپرسم. از رعایت آداب نگارش تا آنچه در آن ادعا شده. از جملهبندیها تا نظریهها. اینکه چرا این کتاب نیاز است؟ چرا این انتشارات؟ و انواع سئوالهای دیگر. این نه برای اینکه با کتاب مخالف باشیم، بلکه به دلیل اینکه بسیاری از افراد از ترس خالیبودن سوابق خود هزینه قابل توجهی میپردازند تا فقط یک کتاب ارائه کنند به تصور اینکه ما با دیدن کتاب به راحتی امتیاز میدهیم. دقت کنید که برای ما کتابها براساس انتشاراتشان معتبر هستند. ناشران معتبر مثل انتشارات سمت، دانشگاه تهران، جهاد دانشگاهی و سایر انتشارات دانشگاهها و پژوهشگاهها که فرایند داوری علمی و ویراستاری علمی و ادبی را برای کتابها اجرا میکنند. کتابها باید داوری شده باشند و ساختار علمی داشته باشند. در این صورت کتاب را میپذیریم. در غیر اینصورت داوطلب باید به سئوالهای جدی ما درباره محتوای کتاب پاسخ دهد تا امتیاز دریافت کند.
۴٫ زبان: داشتن مدرک زبان معتبر امتیاز خوبی دارد. من آیلتز ۵٫۵ به بالا یا معادل آن در تافل یا سایر آزمونهای بینالمللی را برای ورود به مقطع دکترا و بهرهمندی از منابع دست اول کافی میدانم. اگر ندارید، با مصاحبه به زبان انگلیسی و تقاضای خواندن یک متن انگلیسی از یک کتاب مرجع و ترجمه آن کیفیت تسلط شما به زبان را میسنجیم. اگر به زبان در حد کفایت مسلط نباشید و نتوانید متنی را که جلویتان میگذارم بخوانید و یا نشان دهید که از عهده خواندن و درک مطلب برمیآیید شانسی نخواهید داشت، زیرا رشته ما بسیار در حال تغییر و به روز شدن است و مطالعه منابع بینالمللی یک الزام است که بدون تسلط به زبان انگلیسی ممکن نخواهد بود.
علاوه بر موارد بالا، سه ابزار دیگر هم هستند که تعیینکننده نیستند ولی اثرات مثبتی همراه دارند:
۵٫ نمره سالهای گذشته: من شخصا خیلی روی آن تاکید ندارم ولی در فرم امتیازدهی نمره مقاطع قبلی امتیاز دارد و داشتن نمرات مناسب داوطلب را از رقبا جلوتر قرار میدهد.
۶٫ توصیه نامه: توصیه نامه از افرادی که بشناسیم، ریسک ما را کمتر میکند. با این حال عامل اساسی در انتخاب نیست. شاید بتوانم بگویم که سابقه کار علمی با استادانی که اعتبار دارند مهمتر از یک توصیهنامه است، زیرا کار مشترک علمی با آن استاد به ما نشان میدهد که استاد اینقدر برای دانشجو وزن قائل بوده که وقت صرف کند و با او کار کند. در نتیجه بیش از توصیه نامه، کار مشترک با استاد میتواند اطمینانبخش باشد.
۷٫ سابقه دستیار آموزشی بودن: این سابقه هم از عواملی است که تعیین کننده نیست ولی در شرایط برابر اثر مثبتی میگذارد. دستیار آموزشی بودن و رضایت داشتن استاد به معنی این است که داوطلب زمان زیادی را در طول ترم صرف ارتباط با دانشجویان و استاد کرده و در تنظیم تکالیف و تدریس کمک حال بوده است.
معمولا چه سئوالهایی میپرسیم؟
برخی از سئوالهایی که من پس از درخواست معرفی داوطلب میپرسم به شرح زیر است (در اغلب مصاحبهها هم کم و بیش همینها پرسیده میشوند):
چرا میخواهید دکتری بخوانید و اساساً تلقی شما از مقطع دکتری چیست؟
چرا از سایر رقبا بهترید؟ از میان این تعداد داوطلب چه برتری و امتیازی برای خود قائلید که شایسته برگزیده شده باشید؟
چه نظریههایی را میشناسید؟ چه کتابهایی را در زمینه این رشته میشناسید و خواندهاید؟
چه استادانی را در این رشته در ایران و سطح بینالمللی میشناسید؟ افراد اثرگذار این رشته چه کسانی هستند؟
قصد دارید برای پایاننامهتان چه کاری انجام دهید؟ چه مشارکتی در رشته خواهید داشت؟
بعد هم از متن پایاننامه، مقالهها یا سوابقی که داوطلب ارائه میدهد سئوالهایی میپرسم.
توصیههای من برای آمادگی
۱٫ به مقالهها و کتابهای جدید رشته سر بزنید و یک تورقی بکنید. خلاصه آنها را تهیه کنید. باید بدانید نامهای اصلی و برجسته رشته در ایران و جهان چه کسانی هستند، چه نظریههایی نظریههای اصلی و جدید هستند؟
۲٫ مصاحبهکنندگانتان را مطالعه کنید! کار سختی نیست. کافی است کمی وقت بگذارید و مقالهها، پژوهشها و کتابهای مصاحبهکنندگانتان را بخوانید. اینطوری میتوانید بدانید که به چه مواردی علاقهمندند، متعلق به چه مکتبهای فکری هستند، در پی چه هستند و طبیعتا گروه چه رویکردی دارد. برای مثال مشخصاً بخش مدیریت رسانه دانشگاه تهران نگاه مدیریتی و کسب و کاری به مدیریت رسانه دارد و تاکید ما بر استراتژی، مدلهای کسب و کار، تبلیغات، کارآفرینی رسانهای، مدیریت رسانههای اجتماعی است. از این رو انتظار داریم که داوطلبان دکتری مدیریت رسانه در برابر رویکردهای مرتبط با ارتباطات، مطالعات فرهنگی و روزنامهنگاری، رویکرد مدیریتی داشته باشند. شاید سئوال کنید که از کجا بدانم چه کسانی با من مصاحبه میکنند؟ سادهترین حالت سر زدن به سایت دانشگاه است و ملاحظه اعضای گروه مربوطه. عموما مصاحبه کنندگان اعضای گروه مربوطه هستند و شما میتوانید رزومه آنها را در سایت دانشگاه یا اینترنت بیابید و مطالبشان را بخوانید. نمایه کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران را میتوانید در نشانی http://profile.ut.ac.ir بیابید و سوابق پژوهشی و آموزشیشان را بررسی کنید. از سایت دانشکدهها هم اعضای گروهها را میتوانید بشناسید، مثلا در سایت http://management.ut.ac.ir و در منوی گروههای آموزشی میتوانید فهرست اعضای گروههای مختلف دانشکده مدیریت را بیابید. پس یافتن افراد احتمالی مصاحبهکننده کار سختی نیست، و مطالعه و شناخت آنها مهم و اثرگذار است.
۳٫ درباره پایاننامه تان ایده داشته باشید. یک ایده اولیه که برپایه یک مسئله تحقیق ارزشمند و برپایه داده و نظریه باشد ارائه کنید. درباره روش انجام آن هم تصوری اولیه داشته باشید. برای ما مهم است که بدانیم دانشجویی که وارد مقطع دکتری میشود درباره پایاننامهاش نظری دارد و به آن فکر کرده است.
۴٫ پایان نامه ارشدتان را خوب به یاد آورید و آماده توضیح درباره آن باشید. سئوالهای متعددی از پایاننامه ارشدتان میپرسیم و انتظار میرود آنها را به خوبی پاسخ دهید.
۵٫ در امتداد بند قبلی، از مقالههایی که به عنوان سابقه معرفی میکنید هم سئوال میپرسیم. شما باید بتوانید به خوبی مقاله را توجیه کنید و درباره جزئیات آن صحبت کنید. اگر مقاله چندنفری نوشته شده است باید درباره مشارکت خودتان و نحوه تعامل تیمی و جزئیات آن شرح بدهید.
پاسخهای مناسب به سئوالها
۱٫ یک شرح حال کوتاه و مختصر از خود آماده داشته باشید، به طوری که اگر اولین سئوال مصاحبه معرفی خودتان باشد بتوانید به طور سریع مثلا ظرف ۱۵ تا ۳۰ ثانیه خود را به طور فشرده معرفی کنید. در این معرفی از حاشیه رفتنها حودداری کنید و در عین حال سعی کنید خلاق باشید و ویژگیهای مثبت خود را به طور جذاب و ظریفی بیان کنید. این معرفی اثرگذاری اولیه است و میتواند بسیار اثرگذار باشد.
۲٫ مدارک و سوابقتان را مرتب در دست داشته باشید تا وقتی ازتان تقاضا میکنیم هول نشوید و در میان مدارک مختلف با دستپاچگی نگردید. معمولا پایاننامه ارشدتان اولین چیزی است که از شما میگیریم، پس خوب است که آن را قابل دسترس داشته باشید. بعد از آن مقالهها و سوابق پژوهشی است. لازم نیست مجلل باشید و با زرق و برق آنها را آماده کنید. فقط مرتب و تمیز باشید و بتوانید وقتی مدرکی را میخواهیم بدون معطلی زیاد ارائه کنید.
۳٫ شخصیت پاکیزه خود را نشان دهید: از گزافهگویی و منم منم بپرهیزید. انتظارات ما معقول است و سطح قابل قبول کیفیتهای لازم را تشخیص میدهیم. گاهی داوطلبی خودستایی زیادی دارد و سمتها و پستهایش را ردیف میکند و از ستایش مقالههایش توسط استادان سخن میگوید و بیان میکند که فلان استاد گفته هرگز مثل تو نداشتهام و استاد دیگری مرا نابغه دانسته و موارد مشابهی را ابراز می کند. قاعدتاً نیت او نشان دادن اعتماد به نفسش است، ولی معمولا در در ذهن مصاحبه کنندهها تصویر جالبی همراه ندارد و گاهی سبب موضعگرفتن نیز میشود. دوباره تاکید میکنم که انتظارات ما معقول است. پس بدون نیاز به اغراق و گزافهگویی، تواناییها و کیفیتهایتان را به ما نشان دهید.
۴٫ به ما اطمینان دهید که برای تحصیل وقت میگذارید و اولویت اولتان تحصیل است. بسیاری از دانشجویانی که مدیر و کارمند هستند و سرشان شلوغ است معمولا فرصتی برای مطالعه در طول ترم ندارند، همیشه آخر ترمها بر سر نمره چانه میزنند، سر امتحان جامع ناموفقند و پایاننامههایشان هم مشخصاً با هزار مشکل مواجه میشود. طبیعتا ما انتظار داریم دانشجویی داشته باشیم که در توسعه رشته کمک کند نه اینکه ما دنبالش بدویم که درس بخوان و کشان کشان در طول ترم پیش برود و در نتیجه اشتیاق و رمق ما را هم بگیرد.
۵٫ اگر نظر مخالفی دارید، ترسی از ابراز محترمانه آن نداشته باشد. حداقل درباره خودمان، یعنی مدیریت رسانه دانشکده مدیریت، به دفعات داشتهایم داوطلبانی که محترمانه، مستدل و به شکل علمی نظری متفاوت از ما دادهاند و از ما نمره خوبی هم گرفتهاند. از نظر ما قابل ستایش است که داوطلب صرفا تاییدکننده ما نباشد و اگر نظر علمی متمایزی دارد، مطرح کند. یادم است یکبار در مصاحبهای حدود دو تا سه دقیقه از وقت صرف گفتگو با داوطلبی شد که با استدلال، نظری متفاوت از همکار دیگری من داشت. وقتی تمام شد، همکارم با ستایش از قوت علمی دانشجو و اینکه شجاعانه نظر خود را ارائه کرده و به شکل قابل قبولی از آن دفاع کرده، نمره خوبی به او داد. نمیتوانم ادعا کنم که همه افراد در همه دانشگاهها اینطورند. ممکن است کسانی باشند که نظر متفاوت را برنمیتابند، ولی تجربه من در زمینه دانشکده خودمان نشان داده که صِرف ابراز نظر متفاوت وقتی با استدلال علمی باشد، مانع از قبولی دانشحو نمیشود.
۶٫ از بازی روانی و احساساتی کردن اعضای مصاحبه کننده به دور باشید. ما نسبت به اینکه داوطلب بگوید قول میدهم اینطور بشوم، مادرم منتظر است خبر قبولی بهش بدهم، این همه راه آمدهام برای مصاحبه، من این همه سال تلاش کردهام و … حساسیم و به تجربه مواجهه مکرر با چنین مواردی احساس خوبی نخواهیم داشت. فراموش نکنید که ما درباره آینده حرفهای خود تصمیم میگیریم و داریم همکاران آینده خود را انتخاب میکنیم. پس برای ما کیفیت علمی و شخصیت اخلاقی بسیار مهم است.
۷٫ گاهی میتوانید خلاقیت داشته باشید. نقل قول علمی یا ادبی، اشاره تاریخی، کمی شوخ طبعی مودبانه و نمونههای دیگر میتواند اثرگذار باشد. گرچه باید به دقت و با ظرافت لحاظ شود. به هرحال مصاحبه یعنی ارتباطات انسانی و شما باید توانایی خود در برقراری ارتباط مناسب انسانی را نشان دهید. صحبت از کتاب خوبی که خواندهاید، ورزشی که انجام میدهید، شیوه گذراندن اوقات فراغت، اشاره به مسائل روز رشته، آشنایی محصولات رسانهای مثل فیلم و تئاتر و انیمیشن یا ساختههای فناورانه رسانهای، تواناییهای جانبی و … میتوانند تاثیر مثبتی به همراه داشته باشند.
در نهایت: یادتان باشد که مصاحبه فقط بخشی از امتیاز نهایی شماست. در دانشگاه تهران شما با ترکیبی از کنکور سراسری، کنکور تخصصی داخلی و مصاحبه انتخاب میشوید. به همین خاطر همه نمره شما در مصاحبه تعیین نمیشود و شما باید ترکیب خوبی از از هر سه مرحله را به دست آورید. اگر قبول نشدید، دست از تلاش نکشید. یکی از بهترین دانشجویان من در سومین تلاش قبول شد. به رغم دوبار قبول نشدن در رقابتی پایاپای دست از تلاش نکشید و با بهروز نگهداشتن خود، سرانجام با فاصله زیاد از سایرین به عنوان نفر اول قبول شد. اگر قبول نشدید، مداومت و پشتکار داشته باشید تا «عاقبت روزی بیابی کام را».
خوب رقابت کنید و از کیفیتهای خوبتان لذت ببرید.
————————————————————————-
بعد از تحریر:به موازات این نوشته، آقای سعید قنبری دانشجوی خوب دکتری ما نیز یک اینفوگراف درباره مهارتهای لازم برای موفقیت در آزمون دکتری تهیه کرده و در سایت خودش گذاشته. به نظرم میتواند مکمل خوبی بر موارد گفته شده در بالا باشد. روی تصویر اینفوگراف کلیک کنید تا به مطالب مربوطه در سایت ایشان بروید:
————————————————————————-
بعد از تحریر دوم: دوست خوبم آقای دکتر حمزه خواستار از دانشگاه خوارزمی هم فایل صوتی و خلاصه متنی را در همین رابطه در وبسایت دانشگاه خوارزمی گذاشته که توصیه میکنم از آن هم استفاده کنید. ایشان هم به نکات جالبی مثل پرسش درباره هزینه تحصیل یا سئوالهای چالشبرانگیز یا همسو بودن سوابق پژوهشی را مطرح کردهاند که مهم و قابل اعتنا هستند. برای استفاده از متن و صدای ایشان روی تصویر زیر کلیک کنید: