رقابت خارج از مستطیل سبز: اقتصاد و بازاریابی فوتبال

بر کسی پوشیده نیست که فوتبال را دوست دارم، اما مدتهاست که علاقه‌ام از آنچه درون زمین می‌گذرد به اطراف زمین منتقل شده و بیشتر از بازیکنان، به مدیران باشگاهها و اقدامات در سطح باشگاهی و نیز مدیران لیگها توجه دارم. دلیل این توجه هم چندگانه است. یک دلیل ارتباط عمیق مدیریت رسانه با فوتبال است. اساساً فوتبال بدون رسانه نمی‌توانست ورزشی چنین محبوب شود و رسانه هم بخش عمده‌ای از مخاطبانش را مدیون فوتبال است. به تعبیر من فوتبال یک نمایش بزرگ رسانه‌ای است که گرچه عده‌ای آن را سر صحنه تماشا می‌کنند (تماشاگران)، ولی عمده مخاطبان آن را رسانه فراهم می‌کند. از این رو به عنوان یکی از صنایع خلاق، از موضوعات محوری مطالعاتی مدیریت رسانه است.

دوم اینکه پتانسیل درآمدزایی فوتبال در کشور ما به شذت استفاده نشده باقی مانده است. در هر سطحی و به ویژه لیگهای برتر و دسته یک، ظرفیت‌های شناخته شده درآمدزایی به کار گرفته نمی‌شوند. در بررسی‌های متعارفی که به عنوان یک علاقه‌مند و حتی نه یک متخصص انجام می‌دهم، متوجه می‌شوم که از نظر ساختار اقتصادی فوتبال ما به هیچ عنوان برای خلق «جریان درآمدی» آماده نیست و اغلب به «درآمدهای موردی» بسنده می‌کند.

مقاله پیوست بخشی از کتاب Competitiveness in emerging markets است که همراه با دوست خوبم آقای امیر صدیقی تالیف کرده‌ام. امیدوارم علاقه‌مندان از آن لذت ببرند. برنامه دارم که چند مقاله و پژوهش دیگر در زمینه اقتصاد و بازاریابی فوتبال در زمینه لیگ فوتبال ایران انجام داده و منتشر کنم.