آخر هفته گذشته در یازدهمین کنفرانس مدیریت رسانه اروپا که در شهر خنت بلژیک (Gent) برگزار شد شرکت کردم. همانطور که پیشتر هم درباره انحمن مدیریت رسانه اروپا گفته و نوشتهام، این کنفرانسِ سالیانه یکی از بهترین گردهمایی حرفهای افراد آکادمیک این رشته است و میکوشم که هر سال تا حد توان شرکت کنم.
در این نوشته بخشی از یادداشتهایم را به طور خلاصه و جهت انتقال تجربه به دانشجویان و افراد این رشته مینویسم.
پیش کنفرانس
کنفرانس شامل دو روز رویداد اصلی و یک روز پیشکنفرانس بود. روز چهارشنبه به محض رسیدن به شهر خنت به پیش کنفرانس رفتم. این گردهمایی کوچک با موضوع خوشههای خلاقیت و هابهای رسانهای برگزار شد و به سه ارائه از خوشههای صنعتی و هابهای اسکاندیناوی اختصاص داشت: مدیاپولیس توسط دانشگاه تارتوی فنلاند، شهر رسانه وسط دانشگاه برگن نروژ و حمایت از استارتهای صنعت فیلم توسط دانشگاه آرهوس دانمارک. ارائهها انتقال تجربه بودند و کمتر آکادمیک. از این رو به چالشها و مشکلاتی که در تعامل میان دانشگاهها و این مراکز پدید آمده بود صحبت شد که به نظرم به درد نمونههای مشابه ایرانی آنها مثل پارکهای فناوری هم میخورد.
- کتابخانه عمومی شهر، محل برگزاری پیش کنفرانس
- گزارش مدیاپولیس فنلاند
- گزارش شهر رسانهای نروژ
- ارائه تجربیات هابهای رسانه ای بلژیک
- گپ و گفت و معاشرت اجتماعی بعد از مراسم پیشکنفرانس
کنفرانس
کنفرانس اصلی با یک پنل اصلی شروع شد که پنج خبره صنعت رسانه درباره یک موضوع کلیدی بحث کردند: چگونه دانشگاهیان صنعت رسانه میتوانند برای صنعت رسانه ارزش آفرینی کنند. در این پنل پنج فرد برجسته شرکت کردند: ۱) خانم سیلویا چان اولمستد که کتابها و مقالات ایشان درباره مدیریت استراتژیک را در کلاسهایمان خواندهایم، ۲) خانم بوژنا میرژایفسکا سردبیر ژورنال بین المللی مدیریت رسانه (IJMM) که مقالههای این ژورنال به عنوان قدیمیترین منبع مدیریت رسانه برای ما آشناست. ۳ و ۴) آقایان ریجاد گرشن و استیو والدمن که پیشتر در دانشگاه نورث وسترن بودهاند و ۵) خانم ژیلیان دویل که کتابها و مقالات ایشان در زمینه اقتصاد رسانه یکی از منابع معتبر اقتصاد رسانه است. البته قرار بود خانم لوسی کونگ به عنوان سخنران کلیدی این پنل را برگزار کند، اما به دلیل بیماری نتوانست بیاید و پنل به این شکل برگزار شد. ایشان برنده جایزه سال انجمن هم شدند که باز به دلیل عدم حضور به دلیل بیماری، به طور غیابی به ایشان تعلق گرفت.
گزارش پنل اصلی:
ریچارد گرشمن: مهمترین چالش ما تدوین و به روزرسانی طرح درسهاست. هنگام تدوین طرح درس باید به نیازهای آینده صنعت توجه کنیم، چون مدیران دانش اموخنگان ما را استخدام میکنند تا انها را متوجه تحولات کنند. خود مدیران به خوبی با امور روز درگیرند، پس کسانی را میخواهند که بینش آکادمیک را برای درک تحولات صنعت به کار بندند.
سیلویا چان اولسمتد: همه ما آکادمیکها به اهمیت تئوری واقفیم و میدانیم که تئوری به ما قدرت نگریستن نظاممند میدهد. با این حال نباید فراموش کنیم که ارزش دانش در ارائه آن به شکلیست که دیگرن آن را بفهمند و بهتر تصمیم بگیرند. پس زبان صنعت را آموختن بسیار مهم است. وظیفه ما تفسیر مطالب به شکلیست که مدیران بفهمند و استفاده کنند، پس مهارتهای زبانی و آموختن صحبت با مدیران صنعتی از مهارتهای لازمیست که باید به دانشجویان منتقل کنیم.
در صنعت در حال تغییر رسانه تنها چیز ثابت مصرف کننده است. هر چیز دیگری متحول شده است. پس باید دیدگاهمان به رسانه را تغییر دهیم: ارتیاط با دیگران است نه رسانه. هم پلتفرم است و هم محتوا. ارزش ما برای مدیران این است که برای آنها امکان ارتباط با مصرف کنندگانشان را فراهم میکنیم.
ریچارد گرشن: انعطاف پذیری یک ویژگی بسیار برجسته است که باید ذهن دانشجویان را با آن وفق بدهیم. ما باید به دانشجویان این ذهنیت را بدهیم که مدیریت رسانه پیچیده است. مرتب تغییر میکند. این تغییر مداوم کار را برای مدیران صنعتی، خط مشی گذاران و دانشجویان رسانه دشوار میکند. آنها باید مرتب بیاموزند که با این پیچیدگی کنار بیایند.
بوژنا میرژایوفسکا: دقیقاً یکی از وظایف ما همین است که به خط مشی گذراران کمک کنیم که پویایی را بفهمند و خود را با اقتضائات آن هماهنگ کنند. خط مشی گذاری رسانهای موضوع ثابتی را بررسی نمیکند بلکه به دلیل پیچیدگیهای صنعت ناگزیر است که خود را با این پیچیدگیها منطبق کند.
از طرف دیگر ما در انطباق پژوهشهای رسانه با نیازهای یک صنعت یک مشکل داریم: نیاز به دسترسی به داده و اطلاعات از صنعت در حالیکه به راحتی این دادهها در دسترس نیستند. چنین دادههایی یا محرمانه هستند یا باید به قیمت گرانی خریده شود.
سیلویا چان اولمستد: من دسترسی کامل به نیلسن دارم، یعنی کلی داده اجتماعی درباره تلویزیون. مشکل اینه که جلو میری ولی بعد که برمیگردی نیاز به چک داری تا مطمئن شوی به دادهها می توانی اعتماد کنی. چک کردن یعنی حساب میکنی روی دادهها ولی بعد میبینی نتایجت اشتباه از آب درآمده، چون تفسیر و تعبیر اشتباه است. گاهی سه تفسیر از یک داده متفاوتند. [بخشی از دادهها هم مبتنی بر نظرات کاربران است که در عمل متفاوت از دادههای ابراز شده عمل میکنند.]
آز آنجا که بیشتر روابط ما با بخش خصوصیست، خواسته آنها چیزیست که در بازار جواب مناسب بدهد.
سئوال از کیکو: با دو مورد مهم مواجه هستیم: ۱) نیروی انسانی و افراد: کارکنان خوشحال میتوانند محتوای خوب تولید کنند. در مدیریت رسانه امروز کمتر به آنها پرداخته میشود. ۲) خدشه به اعتماد اجتماعی به رسانهها که سبب کاهش اعتبار رسانهها در افکار عمومی و جایگزینی آن با سایر منابع اعتیار شده است.
پاسخ: در عصر رسانه اجتماعی اعتماد تخریب شده. پس تا از یکی ناامید بشوند از بعدی هم میشوند. پس ارزش اجتماعی رسانه در خطر است. استقلال مهم است.
سیلویا تولید تئوری جدید و اصلاح آن داره مشکلتر و مشکلتر میشود. فقط باید ببینیم، دربازه مدلهای جدید فکر کنیم و ترکیب کنیم. من خودم کمّی هستم ولی پی بردم که روشهای کیفی قابلیتهای جالبتری در تفسیر میدهد. با این حال مشکل رویکردهای کیفی این است که به دشواری میتوان مشتریان را قانع کرد که میتوانند به تحلیلهای کیفی اعتماد کنند، چون به شدت مبتنی بر کیفیت تفسیرکننده داده است. اعتماد نه فقط به رسانه که به کار ما هم هست. مردم خود مشاهداتی دارند که بر باورشان از کار ما هم اثر میگذارد. [جالب است که بخش اول سئوال یعنی نیروی انسانی از طرف هیچیک از اعضای پنل پاسخ داده نشد، در امتداد برداشت من که فعلاً تمرکز اصلاً روی سطوح سازمانی و کلان است و نه سطح خرد و انسانی]
بوژنا میرژایوفسکا: باید تمرکز تحقیقات رشته را بر توسعه و اصلاح تئوریها قرار دهیم. دانش تدریجیست و ما اکادمیکها باید مرتب با مشاهده، تئوریهای موجود را اصلاح کنیم و بهبود دهیم. در نتیجه انجام پژوهشهای متعدد میانمنطقهای و میانبخشی کمک میکند که مشاهدات متنوع و متفاوتی از یک تئوری داشته باشیم که کمک به اصلاح میکنند.
بعد از این پنل اصلی و پس از یک استراحت کوتاه، سه ارائه برتر دانشجویی برگزار شد. سه دانشجو از دانشگاههای آلمان، هلند و سوئد به همراه استادهایشان کارشان را ارائه دادند. به نظرم اینکه برنامه بلافاصله بعد از پنل اصلی و پیش از پنلهای موازی را به دانشجویان اختصاص دادند کار مهمی بود، چون برای دانشجو خیلی جذاب خواهد بود که هنگام ارائه پروژهاش تمام استادان مطرح در جلسه نشستهاند و به او گوش میدهند و در میان پنلهای مختلف پخش و پلا نشدهاند. شخصاً از ارائه دختر خانم هلندی خیلی لذت بردم که درباره تاثیر شکست در کارآفرینی رسانهای بود. او یک ارائه جذاب را ترتیب داده بود که بخشهای مصاحبهاش را با هم تلفیق شده و با اجرای زنده خود به خوبی موضوع را توضیح میداد. با این حال جایزه به دانشجوی دانشگاه یانشاپینگ سوئد رسید.
گزارش پنلهای موازی
بعد از پنل اصلی، پنلهای موازی اجرا شدند، به این معنی که در هر زمان در چهار اتاق مختلف، چهار ارائه مختلف تحت پنلهای مربوطه برگزار میشوند. این پنلهای موازی امسال خیلی بد چیده شده بودند، به شکلی که اغلب موضوعات شبیه به هم در یک زمان بودند و باید برای استفاده از یکی، دیگری را از دست داد. این ایراد را در جلسه نهایی کنفرانس آقای چالز براون هم اشاره کرد که تعداد زیاد مقالههای داده شده و موازی بودن ارائهها باعث شده افراد کارهای زیادی را از دست بدهند. با این حال سعی کردم تا حد امکان در پنلهایی که مربوط به تبلیغات و مدلهای کسب و کار بودند حضور داشته باشم. مزیت این ارائهها این است که از کاری که در حال اجراست و از روش تحقیق، تئوریهای مورد استفاده و رویکردهای انتخاب شده توسط همکاران بینالمللی آگاه میشوید و میتوانید سئوالات کلیدی خود را نسبت به آن بپرسید. برای مثال در ارائه خانم کورنیلیا ولف آلمانی که درباره مدل کسب و کار نیوزگیمها بود و ارائه جالبی هم بود، من سئوالی کردم که چالش بزرگ چنین اقداماتی هم هست: اینکه تغییر مدل کسب و کار از اخبار به بازیِخبری تغییر مدل کسب و کار نیست، بلکه اساساً تغییر کسب و کار است زیرا شما کاملاً به سمت مخاطب جدید کوچ میکنید و منابع خود را برای آن بازچینش میکنید.
من دو ارائه داشتم که یکی درباره نوآوریهای تقلیدی به عنوان پایه کارآفرینی رسانهای موفق در کشورهای در حال توسعه بود و دیگری هم درباره بازارهای نوپدید ناشی از تغییرات که موضوع گروه پژوهشی زیر نظر خودم است. بازخوردهای خیلی خوبی هم بابت هر دو گرفتم. برای مثال درباره ارائه اولم یکی از حاضران مقاله بسیار مفید و جذابی را درباره نوآوریهای تقلیدی فرستاد که کاملاً در راستای مطالعهام است، و درباره دومی هم اعضای جدیدی درخواست پذیرفتن به گروهم را داشتند.
برنامه کنفرانس را میتوانید از پیوند زیر دریافت کنید. پیشنهاد میکنم حداقل به موضوعات ارائه شده دقت کنید تا از تحقیقات جدیدی که انجام میشود و رویکردها آگاه شوید. مثلاً جالب خواهد بود که ببینید خانم سیلیوا چان اولمستد سه ارائه دادند که هر سه با گروهی از دانشجویانشان بود. وقتی گپ زدیم متوجه شدم که ایشان یک پروژه بزرگ را که گوگل تامین مالی کرده سرپرستی میکنند و بخشهای مختلف پروژه را همراه با دانشجویانی که روی آن کار میکنند ارائه میدهد.
گزارش مجمع عمومی
بعد از پنلهای متفاوتی که در دو روز برگزار شدند، در انتها هم مراسم مجمع عمومی سالیانه برگزار شد. اعضای جدیدی به هیئت مدیره پیوستند و اعضایی خارج شدند که همه با رأِ گیری اعضا صورت گرفت. علاوه بر آن با توجه به خروج حانم باربارا اکلاف به عنوان تنها عضو سوئدی از هیئت مدیره و با در نظر گرفتن قانون سوئد مبنی بر اینکه حداقل یک نفر از هیئت مدیره باید سوئدی باشد، تصمیم به انتقال این انجمن به کشور دیگر، و با انتخاب اعضا کشور استونی صورت گرفت. طبق قانون پیشرفته دیجیتال کشور استونی محدودیتهای متعارف سایر کشورهای اروپایی لحاظ نمیشود و نیازی هم به حضور عضوی از این کشور در هیئت مدیره نیست. با اتفاق آرا تصمیم بر اجرای تغییر مکان انجمن گرفته شد و بعد از یازده سال از آغاز این انحمن، از سال آینده این انجمن نه به عنوان یک موسسه سوئدی، که به عنوان یک موسسه استونیایی ادامه حیات خواهد داد. علاوه بر این خانم لئونا آختن هاگن هم به عنوان سردبیر جدید ژورنال Journal of Media Business معرفی شدند که جای مارت اوتس سوئدی را گرفتند. کلاً یک سوئدیزدایی کامل اجرا شد! 🙂
از نظر من این کنفرانس هم مثل کنفرانسهای پیشین این انجمن بسیار مفید بود. مثل همیشه من را در ارتباط شخصی با افراد برجسته رشتهام قرار داد. همچنین استقبال خوبی از فعالیتهای ادیتوریم به عمل آمد و تقاضای خوبی برای همکاری مشترک دریافت کردم. علاوه بر اینکه درباره آینده رشته هم گفتگوهای خوبی داشتیم و تمایل خوبی هم از طرف افراد برجسته برای همکاری با ایران و به ویژه دانشگاه تهران دیدم. البته چنین همکاریهایی نیازمند زمینهسازیهای مناسب است که احتمالاً نیاز به کار زیاد دارد.
من مثل همیشه دانشجویان مدیریت رسانه را به حضور در این کنفرانسها تشویق میکنم. حضور داشتن قوی در این رویدادها سبب اعتماد به نفس دانشجویان میشود و نشان میدهد که عمدتاً فاصله ما با سطح اول دنیا آنچنان که گاه تصور میشود نیست. خاطره تاثیرگذار خودم این است که در اولین حضورم در این کنفرانس در سال ۲۰۱۱ در مسکو، از همین خانم لوسی کونگ معروف یک ایراد روش تحقیقی گرفتم و ایشان هم ایراد من را تایید کردند. از همانجا بود که متوجه شدم فاصله غیرقابل پر شدن نیست. امیدوارم با همتی که در دانشجویان ایرانی میبینم و به ویژه دانشجویان سه دانشگاه تهران، صدا و سیما و علامه طباطبایی که در تماس با آنها هستم، ما ایرانیها هم حضور برجستهای در سطح اول این رشته پیدا کنیم. اصلاً دور نیست و دیر نیست و تنها با کار گروهی و تنظیم دقیق اولویتها و استانداردهای کیفیت کاری میتوانیم با منابع در دسترسمان از تاثیرگذاران این رشته باشیم. وقتی من با حداقل منابع و تلاشهای شخصی خود، توانستهام در مطالعه کارآفرینی رسانهای تاثیرگذار باشم و میان افراد برجسته رشته شناختهشده بشوم، پس با اطمینان میگویم با استفاده درست از تواناییهای دانشجویانمان یافتن یک جایگاه قوی برای ایران در این رشته دور از دسترس نیست.
امیدوارم این گزارش برای خوانندگان و دانشجویان مفید بوده باشد و تصویری از آنچه گذشت را به دست آورده باشند. تصاویری از دانشگاه تاریخی و بسیار قدیمی شهر خنت به عنوان پایان گزارش میگذارم: