رسانه و انتخابات دانمارک

فردا پنجشنبه ۲۸ خرداد/۱۸ ژوئن انتخابات سراسری دانمارک است. در دانمارک انتخابات مجلس و نخست وزیری با هم است، به این ترتیب که احزابی که اکثریت را به دست می‌آورند نخست وزیر را انتخاب می‌کنند. البته امسال با توجه به گرایشها و چینش مجلس احزاب در قالب دو بلوک قرمز و آبی با هم رقابت می‌کنند و در نتیجه با پیروزی بلوک قرمز خانم هله تورنینگ اشمیت، بانوی موقری که نخست وزیر فعلی است سِمت خود را حفظ می‌کند و با پیروزی آبیها لارس لوگ قاسموسن که نخست وزیر پیشین بوده دوباره نخست وزیر می‌شود.
حالا موضوع اصلی این نوشته‌ام انتخابات و سیستم سیاسی این کشور نیست، که البته مثل خیلی از انتخابات دیگر هیجان‌انگیز است و برای من که اولین زندگی در دوره انتخاباتی در یک کشور خارجی را تجربه می‌کنم خیلی هم دنبال کردنی. سه هفته اخیر را با بررسی نظرات احزاب مختلف و شعارها و شیوه‌های ارتباطیشان گذراندم و امروز هم نشستم خونه و آخرین روز داغ این انتخابات را دنیال کردم چون شیوه خوبی است برای شناختن یک کشور و دغدغه‌های مردمش. آنچه سبب شد دست از کار بکشم و این مطلب را بنویسم انعکاس تبلیغات رسانه‌ای این انتخابات است، یعنی چیزی که برای یک نفر از مدیریت رسانه باید مهم و کنجکاوی‌برانگیز باشد. موارد آموزنده زیادی داشته که شاید در آینده درباره‌شون بنویسم، شاید فرصتی به کار بیاد که در جایی اجراشون کنم، شاید هم هیچ وقت فرصتش نشه و فراموششون کنم! 🙂

موارد مهم را لیست می‌کنم:
اول اینکه سایت تلویزیون دانمارک به نظرم عالی کار کرد، عالی! یک نمونه مثال‌زدنی از به کارگیری صحیح پتانسیل شبکه‌های اجتماعی، اشتیاق کاندیداها برای مطرح شدن، هدفگیری صحیح مخاطب و طراحی ابزارهای تعاملی. تعداد زیادی از مردم کاندیدشان را با استفاده از ابزارهای این سایت می‌شناسند و یا از دوری و نزدیکی برنامه‌های هر کاندید با خودشان اطلاع حاصل می‌کنند.

http://www.dr.dk/nyheder/politik/valg2015/kandidat-testen

می‌توانید امتحان کنید با ابزار ترجمه گوگل، یا الکی جواب بدهید به این ۱۵ سئوال که مهمترین موضوعات چالش‌برانگیز جامعه دانمارکی است. همه کاندیداها هم این سئوالها را پاسخ داده‌اند و سایت تطابق پاسخهای شما با آنها را ارزیابی می‌کند. منطقه خود را هم باید انتخاب کنید (مثلاً بزنید Albertslund, 2620) پس از جوابهای شما، سایت یک لیست می‌دهد که به ترتیب کدام کاندیداها از کدام حزب با چند درصد همخوانی با نظرات شما بیشترین نزدیکی را دارند و کدامها کمترین تطابق را. می‌توانید تک تک وجوه اختلافتان را بررسی کنید و یا نظراتتان را پالایش کنید. یکی از کاندیداهای این انتخابات به من گفت که در یک مناظره چندین نفر بهش گفته‌اند به تو رأی می‌دهیم چون در همین سایت تلویزیون دیدیم تو بیشتر از سایرین با ما همنظر هستی.
نکته دیگر این سایت استفاده مناسب از هشتگهای توییتر و اینستاگرام است که کمک می‌کند مردم «حضور پرشوری» داشته باشند و هی عکسها و کاندیداهای خود را در این صفحه مطرح کنند. استفاده از محتوای کاربر ساخته (User Generated Content) از مهارتهای اساسی یک مدیر رسانه دیجیتال است. بخش بزرگی از محتوای رسانه را کاربران تولید می‌کنند که در حقیقت برای خود رسانه تولید رایگان محسوب می‌شود که شبکه اجتماعی کاربر هم مخاطب آن هستند. با ارزیابی دقیق صفحه نوع استفاده از این محتوا آشکار می‌شود.
از طرف دیگر در این مدت انتخابات یک کانال جدید موقت درست کرد به نام انتخابات ۲۰۱۵ (Valg2015) که از ساعت ۷ صبح اخبار انتخابات و مناظره‌ها را پخش می‌کند.
مناظره‌ها هم در دو سطح احزاب و بلوکها برگزار شد. در سطح بلوکها دو نخست وزیر احتمالی یعنی هله و لارس سه مناظره برگزار کردند که در آرشیو همین صفحه قابل دیدن است و در صفحه بسیار بسیار خوب فارسی زبان “دانمارک خبر” هم خلاصه فارسی این مناظره‌ها اومده.
مناظره‌های دیگری هم هست که هر ده حزب دانمارک در آن شرکت دارند که می‌توانید نمونه اون رو اینجا ببینید:

http://www.dr.dk/…/Pol…/Valg2015/Video/2015/06/16/213349.htm

(هنوز مانده ام که چرا میزهای این ده نفر را قوسی نچیده‌اند که افراد همدیگر را ببینند! مضحکترین چیزی که در این مناظره وجود دارد خم شدن دائمی کاندیداها برای دیدن همدیگر است، درحالی که اگر میزها به جای خط صاف با یک قوس ملایم چیده می‌شدند هر کس به راحتی سایرین را می‌دید و این همه آدم بزرگ لازم نبود هی خم بشوند که با هم صحبت کنند! 🙂 )
یک نکته قابل اعتنا که در مقایسه با ایران به نظر من آمده  این است که به نسبت استاندارد ما خیلی رک و تهاجمی هستند در حمله و به چالش کشیدن همدیگر. در ایران معمولاً دو نفر کاندید رقیب هم در روبه‌روی همدیگر کلی تعارف می‌کنند و معمولاً حمله‌های شدید در غیاب فرد و در کپمینهای هر گروه صورت می‌گیرد. ولی در مناظره‌های اینجا حمله شدید حتی شخصی هم زیاد دیده می‌شد. در تعداد زیادی در کارزارها و مناظره‌ها انتقادهای مستقیم و با ذکر نام شخص روبه‌رو و یا حتی شخصی که حضور ندارد صورت گرفت، در حالیکه اگه ایران بود مجری مرتباً باید می‌گفت حق پاسخگویی برای فلانی که اسمش اومده محفوظ است. البته شاید هم بد نباشه. به هرحال وقتی می‌آیی و کاندید می‌شوی پذیرفته‌ای که در جلوی سایرین مورد انتقاد قرار بگیری و حتی سوژه انتقادهایی هم بشوی. سرجمع با دانمارکی ناچیز من و با کمک انواع ابزارهای کمکی، نوع و لحن مناظره‌ها از استانداردهای تعارف‌آمیز ایران تندتر بود. (این پاراگراف فقط استنباط‌های من هستند و به دلیل عدم تسلط مناسب به دانمارکی، فقط جهت ابراز احساس نوشتم، بلکه از دوستان دیگر کسی اصلاحم کند. این پاراگراف را به عنوان یک fact‌ در نظر نگیرید لطفاً).
آخرین نکته هم دغدغه‌های این جامعه دانمارکی است. به قول یکی از دوستان اینجایی، دعوای راست‌ِ راست با چپِ چپ سر این است که مالیات ۴۶ درصد باشه یا ۴۴ درصد! 🙂 🙂  ولی خب خارج از شوخی اینجا هم مسائلی وجود دارد که برای ما خیلی شیک و از سر سیری محسوب می‌شوند ولی خب در زندگی و نحوه مدیریت جامعه‌شان تأثیرگذار است. مهمترین موضوع خارجی‌ها هستند و به ویژه کمکهای سخاوتمندانه دولت کنونی به پناهجویان. احزاب دست راستی معتقد به کمتر کردن این کمکها هستند و اینکه کلاً کار کردن باید در دانمارک به صرفه شود، چون در حال حاضر کار کنی و مالیات سنگین بدهی، با کار نکنی و از دولت پول بگیری برابر است و در نتیجه مردم به بیعاری تشویق می‌شوند (یکی از دوستان من هم محاسبه کرد که بین ۲۰۰ ساعت کار کردن و ۳۰۰ ساعت کار کردنش تقریباً هیچ فرقی نیست، چون اضافه درآمدش را باید بدهد مالیات. پس بنشیند تو خونه و از زندگیش لذت ببرد بهتر است). سر جمع خارجیها و چگونگی تعامل با آنها و کمکهای دولت بهشون سوژه اصلی مناظره‌ها و دعواهای سیاسی بوده. بقیه موارد را هم در همان لیست ۱۵ سئوالی که در لینک اول آورده‌ام می‌توانید بیبیند، مثل ساعت درس خواندن دانش آموزان، حذف سوختهای فسیلی، ارجحیت محیط زیست یا رشد اقتصادی، سن مجازات کودکان و سایر سئوالها.
ولی در آخر این موارد دوست دارم به یک جمله بسیار جالب از دوست خیلی عزیزم البرز استناد کنم: «دانمارک مثل یک جانور کمیاب در طبیعت است که این گوشه دور دنیا با پنج و نیم میلیون جمعیت داره زندگی خودش را می‌کند. اگر سرمایه‌داری به سبک کاپیتالیستی می‌خواهید این همه جا در دنیا هست! از استرالیا تا انگلیس و کانادا و آمریکا. بگذارید این جانور نادر در این گوشه دنیا به زندگی ادامه دهد و نمونه خاصی برای جوامع انسانی باشد!». این حرفش را خیلی دوست دارم و منِ محافظه‌کار و راستگرای مؤمن به مکتب سرمایه‌داری ناب هم در تعاملم با دانمارک، وقتی می‌گویند «این رفاه اجتماعی میراث نسلهاست» احساس می‌کنم حفظ این نظام رفاه اجتماعی با همین مالیاتهای سنگینی که می‌دهیم و همین دیدگاه‌های اجتماعی وظیفه‌ای بسیار مهم است. عجیب نیست که هرچی تو این مملکت پرسشنامه پرمی‌کنم برخلاف گرایش سیاسیم نتیجه می‌گیرم! چون جوابهایم را با در نظر گرفتن جامعه دانمارک می‌دهم و با ملاحظه آنچه که این جامعه توانسته انجام بدهد، که از نگاه من در یک جامعه متعارف انسانی تقریباً غیرممکن است.
ببینیم فردا چه می‌شود و فرزند انتخابات فردا دختر است یا پسر. انتخاب شخصی من، خانم هله تورنینگ اشمیت موقر، زیبا و کاردان است در جایگاه نخست وزیری و البته افزایش صندلی و وزنِ یکی از احزاب آبی که دوستی کاندید آن حزب است 🙂  منتظر بمانیم تا فردا و دیدن نخست وزیر تازه این مملکت. هر کسی که هست، امیدوار بمانیم که این موجود زیبای کمیاب کماکان به زندگی خاصش در این گوشه دنیا ادامه دهد (که در ۲۸ خردادش هنوز کاپشن بر تن داریم و از سرما و باران مداوم می‌لرزیم! 🙂 )