مدیریت صفحه لینکدین برای موفقیتهای کاری و حرفهای
شبکه لینکدین در کشور ما چندان جدی گرفته نشده. در مقایسه با فیسبوک و تویتر و سایر شبکهها افراد رغبت کمی به دارند. کسانی هم که در آن فعالیتی میکنند خیلی جدی نمیگیرندش و گه گاهی بهش سرکی میزنند. کارکردش هم بیشتر به یک شبکه اجتماعی مثل بقیه محدود شده.
از روزی که اومدم اینجا دیدم که اه! این شبکههای اجتماعی را چقدر جدی میگیرند اینجا و به ویژه این لینکدین را! تعداد زیادی از اعضای دانشگاه صفحهام را بررسی کردهاند! در یکی از جلسههای داخلی به اهمیت برندسازی شخصی برای اعضای گروه پرداخته شد و جزئیاتی از جمله مهارتهای تصویرسازی از خود در لینکدین بیان شد. یکی از دوستان خیلی خیلی خوب کاری که برای آموزش من و بهبودم خیلی مایه میگذاره مشکلات صفحهام را به همان زبان نرم و همراه با تشویق یادآور شد. از عکس تا عنوان و سایر موارد.
جالبی کار اینجا بود که یکی از دوستان ایرانیمان از همان ایران پیشنهاد کار در لینکدین دریافت کرد و الان تو دانمارک داره کار میکنه. به قول خودش کار اومد دنبال اون نه اون دنبال کار!
بررسیهای بیشترم نشان اد که بخش بزرگی از همکارانم پروفایل حرفهای دارند و سرویسهای پولی لینکدین را می خرند تا از امکانات آن استفاده کنند.
نکته بسیار بسیار مهم روانی و حرفهای: به عنوان یک کارشناس رسانه (حداقل این را میتوانم برای خودم قائل باشم) چند نکته بسیار بسیار بسیار مهم را در کسب و کار، زندگی شخصی، ارتباطات و طبیعتاً این صفحه لینکدینتان در خاطر داشته باشید: مخاطب هدف، مخاطب هدف، مخاطب هدف!
شما هر کاری میکنید برای مخاطب خاص می کنید، نه برای «همه مردم». در بازاریابی میگوییم اگر میخواهی همه را داشته باشی، هیچ کس را نخواهی داشت. شما نمیتوانید برای همه سلیقهها چیزی داشته باشید، چون تنوع سلیقهها و خواستها بسیار متنوع و متضاد است. پس باید مخاطب هدف را مشخص کنید. دانشجویان کلاسم میدانند که همیشه بهشون گفتهام در امتحان من و در سئوالهای من هر جا گیر کردید بنویسید مخاطب هدف! خودش خود به خود درست میشه بقیه مواردتان.
این جادوی مشخص کردن مخاطب هدف، و سفارشی سازی خود برای او را در همه چیز، در ارتباط کاری، در نوشتن یک متن، در جلوه دادن خود، در ارتباط عاشقانه، در کسب و کار و سرانجام در لینکدین در خاطر داشته باشید.
شما با هدفی میآیید لینکدین. چیست؟ من فرض را میگذارم که اغلبتان دنبال یک فرصت کاری در خارج از کشور هستید. خب. پس مخاطب شما کارفرمایان و شرکتهای فعال در صنعت شما در کشورهای پیشرفته هستند. همین مخاطب هدفتان را مشخص میکند. مثلاً من تکلیف لیندکاینم را روشن کرده ام واصلاً هدفگذاری بازارهای ایران را ندارم روش. پس اصلاً فارسی نمینویسم و هدفم اشتراک مطلب با دوستان داخلی نیست، پس فقط انگلیسی مینویسم و خطاب به افراد بینالمللی حرفهام. شما هم تکلیف را روشن کنید. مگر اینکه در شغلی باشید که چند زبانه بودن در آن خیلی مهم باشد و در این صورت باید به نوعی با هر دو زبان کار کنید که برای کارفرمایان احتمالی تسلط و کاربلدی شما و حضور در شبکه اثبات شود.
مطالب و به روزرسانیها:
کاربرد لینکدین شبکه اجتماعی و در هم بودن خودمانی (Socializing) نیست. میتوانید در صورت لزوم از پیامهای شخصی استفاده کنید البته. بیخیال جملات گهربار و الهامبخش و زیرو رو کن (!!!!) کوروش کبیر و نلسون ماندلا و شریعتی (شکلک تهوع را لطفاً تصور کنید از طرف من!) بشوید لطفا. اینجا جای چ…نالههای عاطفی و گلایه از بیوفایی یار و جملات قصار نیست. به وضوح اینجا قرار است تخصص کاریتان را نشان دهید. پس خیلی مهم است که «تخصصی» کار کنید. فقط در زمینه خودتان مطلب بگذارید. با منبع و مستند.
در گروههای تخصصی مورد نظر کارفرمایتان شرکت کنید. بروید و صفحه شرکتهای کارفرما را ببینید و خوب آنها را بشناسید و ببنید در چه زمینههای کاری فعالیت میکنند. بروید به آن گروهها و مشارکت کنید. یواش یواش خودتان را در آن گروههای برجسته کنید. مطالب را بخوانید، پاسخ بیابید و نظر بدهید. ضمناً از نظر دادن خوب، عالی، آفرین، شکلک و این نظر دادنهای فیسبوکی پرهیز کنید. نظر تخصصی و راهحل مهم است.
در این زمینه تا صبح میتونم حرف بزنم ولی جای زیاده گویی نیست. فقط تکرار میکنم که «همه چیز» شما را مخاطب هدف می سازد. تک تک واژهها، کارها و فعالیتهای خود را از دریچه مخاطب هدف (فرض کنید کارفرمای یک شرکت خارجی) بررسی کنید. آیا با او همخوانی و سازگاری دارد؟
راهنمای داتیسی بر اساس بخشهای لینکدین:
اسم کامل:
آقاجان در فیسبوک هم هیچ جای دنیا یارو با مخفف اسم و فامیلش و عکس دریاچه و گل و بلبل نمیاد که اغلب دوستان ایرانی ما به بهانه ملاحظاتی از اسم واقعی و چهره خود دریغ می کنند، حالا دیگه لینکدین که قراره باش کار پیدا کنید، یا تصویر حرفهای از خودتان بسازید جای خود دارد. اسم کامل و درست و حسابی خودتان را بنویسیند. اسم کامل. آنچه که قرار است در روزمه واقعیتان خطاب به کارفرما باشد. کوچکترین اهمالی در این زمینه تصور فریبکاری، چیزی برای پنهان کردن و غیرقابل اعتماد بودن را ارائه میدهد.
عکس:
داشتن عکس کاملاً مهم است. مثل اسم پرفایل بی عکستان به هیچ دردی نمی خورد. اگر از آن آدمهای محافظه کار و پنهانکاری هستید که اسم حقیقی و عکستان را پنهان میکنید کلاً نیایید تو لینکدین. چه کاریه؟ عکس را هم لطفاً دقت کنید که استیل حرفهای داشته باشد. خیر سرتان میخواهید کارفرما را جذب کنید. بچهها عکس انداختهاند کنار ماشینشون، توی خیابان، عکس از دور کنار ساحل، عکس رمانتیک دونفره، عکس عروسی، عکس با بچه خواهر برادر، عکس با رکابی و …
فرمول عکس ساده است: عکس چهرهتان به نحوی که صورتتان را طرف کاملاً ببیند. ترجیحاً رو به دوربین بگیرید. در نور کافی بگیرید و بدهید یکی از دوستان در محیط خوب و بدون پشت زمینه مزاحم یک عکس ساده ازتان بگیرد. بماند که آدمهای حرفهای میروند عکاس حرفهای ازشون عکس بگیرد با تشکیلات و لباسهای مناسب، ولی لازم نیست اینقدر حرفهای باشید. حداقلها را رعایت کنید کافیه.
عنوان حرفهای:
کلیدواژهها را لیست کنید به شکلی معنادار. این بخش مهمترین بخشی است که در آن برای خودتان یک تیتر و عنوان میسازید. آنچیزی که میخواهید به آن شناخته شوید. استاد دانشگاه هستید و برایتان مهم است؟ یک کارآفرین هستید؟ پژوهشگر برجسته هستید؟ سعی کنید از این فضا برای بهترین عنوان کاری استفاده کنید. در واقع همان برندسازی شخصی شما اینجا نمود مییابد.
خلاصه:
خلاصه حرفهای تر و تمیزی بنویسید. خیلی زیاد نباشد که حوصله طرف سر برود. طول و تفصیل هم ندهید. بگذارید واژهها خوب حرف بزنند.
مجموعهای از کارهایتان را هم اضافه کنید به خلاصه. با عکس، ارائه، توضیح و هر چیزی که فکر میکنید نقطه قدرت کارهای شماست. به کارفرما شانس بررسی شما و تواناییهایتان را به طور تصویری میدهد.
واژههایی که تصویرمان را میسازند:
یک مقاله خیلی خوب خواندم درباره واژههایی که زیاد استفاده میشوند. نوشته بود که سعی کنید از Buzzword ها خلاص شوید. نمونه اینها عبارتند از:
creative, organizational, effective, extensive experience, track record, motivated, innovative, problem solving, communication skills, dynamic, results oriented, team player, self-starter, multitasking.
مشکل اینها چیه؟ اینها واژههای بدی نیستند ولی هدفگرا نیستند. اینها به ویژگیهای تلاشگرانه شما اشاره میکنند و اینکه زور میزنید که به جایی برسید ولی از موفقیتتان چیزی نمیگوید. به جای آن از واژههای حاکی از موفقیت استفاده کنید. اینها را واژههای پرقدرت رزومه نامیده اند و لیست میکنم به ترتیب حروف الفبا:
A
Accomplished, achieved, acquired, adapted, addressed, administered, advised, allocated, analyzed, applied, appointed, appraised, approved, arbitrated, assembled, assessed, assigned, assumed, assured, audited, authored, awarded
B
Briefed, broadened, budgeted, built
C
Calculated, chaired, changed ,charted, coached, combined, communicated, compiled, completed, composed, computed, conceived, conceptualized, concluded, conducted, consolidated, constructed, consulted, contracted, controlled, converted, convinced, coordinated, corrected, counseled, created, cultivated, cut
D
Debugged, decreased, defined, delegated, delivered, demonstrated, designated, designed, detected, determined, developed, devised, diagnosed, directed, discovered, dispatched, distributed, doubled, drafted
E
Earned, edited, effected, elicited, eliminated, empowered, endorsed, engineered, enhanced, enlarged, enlisted, ensured, entered, established, estimated, evaluated, examined, exceeded, executed, expanded, expedited, explained, explored, expressed, extended
F
Filed, filled, financed, flagged, focused, forecast, formulated, found, founded
G
Gathered, generated, granted, guided
H
Halved, handled, headed, helped, hired
I
Identified, ignited, implemented, improved, incorporated, increased, indexed, influenced, initiated, innovated, inspected, installed, instituted, instructed, insured, interpreted, interviewed, introduced, invented, inventoried, invested, investigated, issued
J
Joined, justified
K
Kept
L
Launched, learned, leased, lectured, led, licensed, lobbied
M
Maintained, managed, manufactured, matched, measured, mediated, met, modified, monitored, motivated, moved
N
Named, navigated, negotiated
O
Obtained, opened, operated, ordered, organized, overhauled, oversaw
P
Participated, patented, perceived, performed, persuaded, placed, planned, posted, prepared, presented, presided, processed, procured, produced, proficient, programmed, prohibited, projected, promoted, proposed, provided, published, purchased, pursued
Q
Qualified, quantified, questioned
R
Raised, ranked, rated, received, recognized, recommended, reconciled, recorded, recruited, redesigned, reduced, referred, regulated, rehabilitated, reorganized, repaired, replaced, replied, reported, represented, rescued, researched, resolved, responded, restored, revamped, reviewed, revised
S
Saved, scheduled, screened, selected, served, serviced, shaped, shared, showed, simplified, sold, solved, sorted, sought, sparked, spoke, staffed, started, steered, streamlined, strengthened, stressed, stretched, structured, studied, submitted, substituted ,succeeded, suggested, summarized, superseded, supervised, supplied, surveyed, systematized
T
Tackled, targeted, taught, terminated, tested, toured, traced, tracked, traded, trained, transcribed, transferred, transformed, translated, transported, traveled, treated, trimmed, tripled, turned, tutored
U
Uncovered, understood, understudied, unified, unraveled, updated, upgraded, utilized
V
Vended, verbalized, verified, visited
W
Waged, weighed, widened, won, worked, wrote
منبع: http://www.money-zine.com/career-development/resume-writing/resume-power-words/
زبان و نگارش صحیح انگلیسی:
حضور در شبکههای تخصصی. روی نگارش و گرامر خود کار کنید که ضایع نباشد. گاهی هیچ نگفتن بهتر از داغون گفتن است و حس اینکه اصلاً نمیشه باش ارتباط برقرار کرد. لازم نیست کاملاً مسلط باشید. اینجا آدمهای معقولیند و انگلیسی را زبان ارتباط میدانند تا تخصص.
مدارک و مستندات:
طی کردن دورههای خوب و درست و حسابی خیلی مهمند، حتی اگر آنلاین باشند. گواهینامههای درست و حسابی را اسکن کنید و بگذارید و اگر فارسی است و ترجمه رسمی کردهاید همراه با هم یک فایل کنید و بگذارید.
اعتبار حرفهای:
از صحت مطالبتان مطمئن شوید و هر چرتی را به صرف اینکه به دستتان میرسد به اشتراک نگذارید. سعی کنید مطالب معقول و مستند باشند. برای اینکار از سایتهای اصلی و معتبر در حرفه خود استفاده کنید و مطالب و آمارها را با آنها بسنجید. این صفحه کاری شماست. صفحه دور وقتگذرانی و جو دادن نیست.
شبکه اجتماعی شما:
سعی کنید افراد برجسته تخصصتان را در فهرست خود داشته باشید. برای اینکار لازم نیست ازشون بخواهید که بیایند و صفحه شما را مزین کنند و توصیه تان کنند! خیر. برای اینکار بروید و ببینید در چه گروههایی فعالند و دغدغههایشان چیست، سپس در آن گروهها فعالیت خردمندانه کنید و پس از مدتی خودتان میبینید که ارتباط ایجاد میشود. این کار تدریجی است و نیازمند حضور مستمرتان در شبکه و در مباحث تخصصی گروه.
مدیریت کاربران و اعضا:
به این مطلب خوب توجه کنید که درباره مدیریت هوشمند کاربران در شبکه اجتماعی است. لازم نیست کسانی را در شبکه داشته باشید که فقط الکی شلوغ میکنند شبکه تان را. مدیریت کاربران اثربخش:
این مطلب جذاب را درباره مدیریت کاربران بخوانید. بسیار کارآمد است و میگوید تعداد کاربران مهم نیست و بخشی از وظیفهتان جداکردن علفهای هرز و کاربرانی است که بیفایدهاند، تا انژی و توجهتان متمرکز بر کارابرانی شود که بیشترین اثر افزوده را همراه خواهند داشت:
http://www.falconsocial.com/blog/industry/social-media-strategy-pruning-followers/
سعی کنید برای جاهایی که کار کردهاید اگر صفحه ندارند صفحه بسازید با آرمش. سپس همکاران را دعوت کنید که همه از آن نام مشترک استفاده کنند که اگر طرف چک کرد ببیند در آن شرکت آدمهای زیادی مشغول به کار بودهاند، نه اینکه فقط خودتان تنها بودهاید.
توصیهنامه (Recommendation)
توصیه نامهها مهمند. اینکه چه کسانی شما را تأیید کردهاند و در چه جایگاهی قرار داشتهاند. کارفرماها به این با دقت نگاه میکنند که آیا شما مورد تأیید بودهاید یا نه و اگر بودهاید چه مواردی از شما مورد تأکید قرار گرفته است. دقت کنید که زرت و زرت تأییدیه دادن و گرفتن از ارزشتان کم میکند. قرار نیست اگر کل سابقه کارتان پنج سال در دو بخش بوده پانزده تا توصیه ضمیمه کنید! مهم است فردی که تأییدتان میکند خودش هم در جایگاه خوبی باشد (ترجیحاً در لینکدین یا فضای اینترنت) و نامه را هم با دقت و با تأکید بر یکسری ویژگیهای خاص بنویسد. نمونههایی از توصیه نامههایم برای دوستان قابل مشاهده در صفحهام است. من به کیفیتهای مشخصی اهمیت میدهم و فقط نمینویسم خیلی آدم خوبیه و من راضیم. به وضوح به مواردی مثل مدیریت زمان، تعهد به کیفیت در زندگی شخصی، توان مقابله با مشکل، آمادگی یادگیری، قدرت روحی برای کار پرتنش و …. اشاره میکنم. یک اشاره کوچک هم به سابقه همکاری و چکونگی آشناییمون میکنم. نباید خیلی زیاد باشد و نباید خیلی هم پرشمار. اندازه و تعادل را نگه دارید. اگر سوابق کارتان کم است اصلاً اشکالی ندارد. همان را خوب و با اهمیت بپرورانید. برای برخی کارفرماها انجام فقط یک کار در مدت کوتاه ولی درست و موثر و نشان دادن دانش در سطح شبکه کفایت میکند. الکی خودتان را با پنجاه تا توصیه از دوست و رفیق و استاد و نیز کلی امتیاز در مهارتهای بیشمار برجسته نکنید. اثر معکوس خواهد داشت.
مهارتها و اعتباربخشی (endorsement):
مهارتهایی که لیست میکنید میتوانند توسط دیگران تأیید شوند. البته میتوانید هم ببندید این امکان را، ولی مرسوم این است که دیگران مهارت شما را تأیید کنند.
مهارتهایتان را با کلیدواژههای مورد نظر کارفرمایان مشخص کنید. ترجیحاً برید تو صفحه آنها و همان مهارتشان را (اگر دارید البته) اضافه کنید. این باعث میشه که بیشتر به او پیشنهاد شوید.
نکته مهم هنگام بهروز رسانی تغییرات:
زیاد تغییر ندهید و موقع تغییر دادن هم بخش اطلاع رسانیتان را ببندید که مرتب به دیگران خبر ندهد هر تغییر شما را. برای اینکار اول بروید و بخش اطلاع دادن تغییراتتان به سایرین را خاموش کنید. تغییراتتان را بدهید و بعد دوباره روشنش کنید. (روی تنظیمات در بخش بالا سمت راست کلیک کنید، بروید توی صفحه تنظیمات و Turn on/off your activity broadcasts را خاموش کنید بعد از انجام تغییرات دوباره روشنش کنید.
آدرس:
آدرس اولیه لینکدینتان معمولاً یک آدرس داغون است. رویش کلیک کنید و اصلاحش کنید. آدرس تر و تمیز اخیر هم نشان می دهد که قلق درست کردن آدرستان را می دانید و هم برای استفاده در سایر شبکههای اجتماعی و نیز کارت ویزیت و وب سایت و رزومه کاغذیتان مناسبتر است. (نشانی شما دقیقاً زیر عکستان نوشته شده. رویش کلیک کنید و یک آدرس سرراست با نام کاربریتان بسازید)
نکته باز هم زیاد است که میتوانید با جستجو در اینترنت بخوانید و پیدا کنید. من فقط لازم دانستم که اهمیت مدیریت حرفهای این صفحه را یادآور شوم.
موفق باشید و «مخاطب هدف» را در هیچ یک از کارهایتان در زندگی فراموش نکنید.
پانوشت: این مطلب را هم خانم برزین گرامی معرفی کردند که بد نیست با توجه به راهنمای تصویری و فارسی بودنش مطالعه کنید:
http://www.gooyait.com/1391/11/17/10-tips-to-a-more-professional-linkedin-profile.html