تغییرات در دولتهای رفاه اسکاندیناوی
نوشته امروز صبح پروفسور لاو: دولت فنلاند (از نمونههای شاخص دولت رفاه اسکاندیناوی) تصمیم گرفته که آموزش رایگان را برای کلیه دانشجوهای غیرفنلاندی، و حتی دانشجویان اروپایی لغو کند و به جای آن شهریههایی با حداقل رقم ۱۵۰۰ یورو در سال بگیرد. دانشگاه برجستهای مثل دانشگاه هلسینکی رقم سالیانه ۱۰ تا ۲۵ هزار یورو را برای شهریه در نظر گرفته است! مبلغی بسیار سنگین و در تضاد با استانداردهای آموزش و آنچه از جامعههای اسکاندیناوی سراغ داریم. از طرف دیگر کوچکسپاریهایی هم در بدنه آموزش عالی و دانشگاهها در جریان است که به فشار کار روی استادان و کاهش کیفیت آموزش میانجامد. حالا ترس خود لاو و همکارانش اینه که توجه از دانشجویان فنلاندی روی دانشجویان بین المللی به عنوان منبع درآمد جلب بشه، اما من دیدگاهی دیگر را اهمیت میدهم که در نظرات زیر متنش هم نوشتم و خودش و همکارانش نیز تایید میکنند:
در دانشگاه آلبورگ هم ما شهریههای سنگینی میگیریم از دانشجویان خارجی، به نحوی که شهریههای ما با دانشگاههای سطح اول اروپایی و آمریکایی تفاوت زیادی ندارد. خب، به همین دلیل هم تقاضای زیادی از دانشجوهای خارجی برای پذیرش آزاد نداریم. کسی که بخواهد این پول را بدهد، میرود توی دانشگاههای آمریکا و انگلیس درس میخواند با شانس بیشتر برای آینده و کار و زندگی و اقامت، نسبت به سیستمهای کوچک و بستهتر اسکاندیناوی. در نتیجه ما بجز دانشجویان دانمارکی یا خارجیانی که بورس به آنها تعلق میگیرد و برایشان تحصیل رایگان در میآید تقاضای چندانی از طرف دانشجویانی که پول پرداخت کنند نداریم.
همین ماجرا برای فنلاند هم پیش خواهد آمد. مزیت دانشگاههای فنلاندی رایگان بودنشان است، وگرنه اگر کسی بخواهد سالی ۲۵ هزار یورو پول بدهد، خب میرود آمریکا و انگلیس!
در دانمارک هم با کاهش بودجه تقریباً یک میلیارد دلاری (هفت میلیارد کرونی) انتظار چنین ریزش نیرویی در دانشگاهها میرود. همین الان نگرانیهایی ایجاد شده و ما شاهد پروتوکلهای جدیدی حتی برای ثبت خریدهای کوچکمان هستیم که اصلاً برای خود دانمارکیها هم عجیب است. شبیه شدن هرچه بیشتر سیستمهای اسکاندیناوی به سیستمهای رقابتی آمریکای شمالی را شاهدیم و در این تغییر، به نظر نمیرسد مزیت زیادی نسبت به نسخه اصل که آمریکایی و انگلیسی است داشته باشند.
در نوشته ماه پیشم به تغییرات ناگزیر در سیستم رفاه اسکاندیناوی اشاره کرده بودم. به نظر میرسد این روندها شتابان دنیا را درمینوردند. دوستانی انتقاد کرده بودند از اینکه من تطبیقگری کاپیتالیسم وحشی را ستایش کرده بودم. باز هم تکرار میکنم که من توانایی اصلاح سیستمهای بازار آزاد را ستوده و میستایم و اینکه بر ذات انسانی یعنی رقابت و برتری جویی مبتنی هستند، وگرنه میبینید که خودم هم اسکاندیناوی را انتخاب کردهام تا از مواهب دولت رفاه بهره مند شوم. دولت رفاهی که به نظر میرسد تا نوبت ما شد، مالیاتهای سنگینش پابرجا ماند و از رفاه و آسایشش کاسته شد! با این حال من کماکان دانمارک را دوست دارم و امیدوارم که این علاقه دوطرفه باشد 😉