تعهدات پایان نامه دکتری
این متن را به طور ویژه برای دانشجویانی که تقاضای انتخاب من به عنوان راهنما دارند نوشتهام، ولی به عنوان یک راهنمای عمومی هم برای دانشجویان دکتری میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
هر قدر به عنوان یک مدرس معروفم به خوشاخلاقی، به عنوان استاد راهنما بداخلاقم. دلیل آن هم نگاه من به فرایند راهنمایی پایان نامه به عنوان رابطهای برنده برنده است و خودم را گیرنده اصلی کیفیت دانشی کار میدانم و به محض اینکه احساس کنم کار با کیفیت مورد نظرم پیش نمیروم احساس مغبون شدن میکنم. به همین خاطر این متن را اینجا مینویسم و از هر دانشجوی دکتری که تمایل دارد با من به عنوان استاد راهنما کار کند میخواهم که ابتدا آن را با دقت بخواند. پیشنهاد استاد راهنما بودن به من بعد از خواندن این متن به معنای پذیرفتن کلیه جزئیات و شرایط این متن است.
پروپوزال خوب چه پروپوزالی است؟
گفته میشود یک پروپوزال خوب شامل فصلهای ۱ و ۲ و ۳ پایان نامه است. با این نظر موافقم. در واقع وقتی پروپوزال مینویسید کلیات تحقیق را با دقت بیان میکنید (فصل ۱)، دانش پیشین در زمینه مسئله (و نه هر چیزی راجع به موضوع) را با دقت بررسی و تحلیل میکنید و نظریههای موجود را برای حل مسئله تحقیق شناسایی میکنید (فصل ۲) و روشی که قرار است با آن پژوهش را انجام دهید با دقت و جزئیات کامل مینویسید (فصل ۳).وقتی پروپوزال تصویب شد در واقع کار اصلی شما اجرای تحقیق است و نه بازگشت به مطالعه کتابخانهای و تازه ببینیم چه کنیم.
پس استاندارد پروپوزالی که از شما میخواهم این است که به خوبی مسئله را به استناد دادهها و آمار و شواهد پشتیبان تبیین کنید، دانش موجود برای حل این مسئله را به خوبی بررسی کنید و به اصطلاح به لبه دانش دست یابید و به نظریههای موجود دسترسی پیدا کنید. سپس روش تحقیقی جذاب و مناسب برای حل مسئله با جزئیات پیشنهاد کنید.
درباره بخش اول به طور خلاصه اینجا مینویسم که مسئله تحقیق برای من مهم است نه موضوع. موضوع یک زمینه تحقیق است و اطلاعات زیادی نمیدهد. مثلا کارآفرینی رسانهای یک موضوع است که فقط میگوید در چه زمینهای میخواهید کار کنید ولی جزئیاتی ارائه نمیدهد. درگیرسازی کاربر، مدل کسب و کار، تبلیغات سلبریتیها، همه اینها موضوعند. اینها برای شروع کار هیچ ارزشی ندارند. باید با مسئله وارد شوید. fdhk مسئله (Problem statement) است که جزئیات مشکل را نشان میدهد و هدف تحقیق حل آن است. پس لازم است مسئله تحقیق را خیلی مشخص و محدود، به این کلمه محدود دقت فرمایید لطفا، محدود و جزئی بیان کنید. من از تمام مسئلههای بزرگ و کلان و گسترده و ادعاهای مدل جامع و … متنفر و گریزانم. هیچیک از این کارها دانشافزایی و حل مسئله به همراه نداشتهاند و جز صرف انرژی و وقت برای ادعاهای بزرگ دستاوردی نداشتهاند. از این رو اولین معیار کیفیت برای من کیفیت بیان مسئله است. اینکه چقدر محدود است، چقدر پتانسیل دانشافزایی دارد، چقدر به یک نظریه میافزاید و یک نظریه را توسعه میدهد، چقدر مشکل مهمی را حل میکند، چقدر برپایه شواهد و دادههای مستحکمی بیان شده است. اینها میشوند یک مسئله تحقیق باکیفیت. سر این به توافق برسیم بخش مهمی از راه را با هم رفتهایم.
درباره بخش دوم یعنی ادبیات تحقیق معیار من کمّی و قابل اندازهگیری است. انتظار دارم از پروپوزال شما یک مقاله مروری باکیفیت با روش مرور نظاممند ادبیات (Systematic Literature Review) حاصل شود و در واقع پیش از تصویب پروپوزال این مقاله را برای یک نشریه ارسال کرده باشیم. یک نمونه بسیار خوب این کار را را میتوانید در این مقاله ببینید که دانشجوی آلمانی خانم پروفسور سیلویا چان اولمستد برای پایاننامهاش انجام داد و برای نشریه تحت سردبیری من فرستاد و من آن را منتشر کردم. اینقدر این مقاله خوب است که آدم لذت میبرد از خواندنش. اکیدا توصیه میکنم این مقاله را بخواتید تا با یک مرور ادبیات باکیفیت آشنا شوید. بعد از اینکه این مقاله آماده شد بقیه مراحل ارسال و پیگیری انتشار آن با من و انتظار ندارم که شما معطل نتیجه دادن آن شوید. یعنی وقتی خودم پذیرفتم، فارغ از نتیجه نهایی کار تمام است.
راستی من به شدت متعهد هستم که در کار دانشجویی حتما و حتما نام دانشجو اول باشد، استاد راهنما نفر بعدی و نویسنده مسئول و به همین ترتیب مشاور و سایر. همواره نام دانشجو را به عنوان حق او در ابتدای نویسندگان گذاشتهام و خود را نفر دوم و نویسنده مسئول براساس قوانین دانشگاه تهران. تنها استثنا زمانی است که من در زمینهای بسیار کار کرده باشم و واقعا مشارکتم از مشارکت دانشجو بیشتر بوده باشد. در اینصورت صورتجلسه مینویسیم که من به دلیل انجام چه اموری نام خود را بر نام دانشجو جلوتر گذاشتهام. البته تا کنون یکبار هم پیش نیامده است.
درباره بخش سوم یعنی روش. به رغم اینکه پایان نامه خودم با روش تحقیق داده بنیاد انجام شد و واقعا هم مناسبترین روش تحقیق ممکن برای شناسایی سازه تازه در حال ظهور بود، اما استفاده از این روش به حدی به ابتذال کشیده شده است که به هیچ عنوان پژوهشی که روش ان داده بنیاد باشد را نمیپذیرم. وضعیت به شکلی شده که هر کسی هر مسئله هزاران بار حل شدهای را میبرد در یک سازمان و میگوید ارائه مدل فلان برای سازمان فلان با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد. برحسب تجربه خودم بالای نود درصد از پژوهشهایی که در کشور با این روش انجام میشوند بیهوده هستند و چیزی جز دسته بندی چند مصاحبه ساده از طریق تحلیل مضمونی ارائه نمیدهند. پس روش تحقیق داده بنیاد با من ممنوع! پس چه روشی به کار ببریم؟ روشی که مناسب مسئله باشد. انتظار میرود که پژوهش دکتری با ترکیب روشهای مناسب و نوآور و جدید انجام شود. البته سادهترین راه میتواند بهترین راه باشد و اگر میتوانیم از روش سادهای مسئله را حل کنیم هیچ اصراری به روشهای پیچیده ندارم. با این حال انتظار من این است که از شما روشهای جدید را یاد بگیرم نه اینکه من روشهایی که خودم بلد هستم را به شما تحمیل کنم. اساساً یکی از مشکلات راهنمایی پایاننامهها تاکنون برایم این بوده که روشهایی که خودم بلد هستم را مرتب تکرار کردهام و به ندرت روش جدیدی یاد گرفتهام. در مورد شما برعکس است. میخواهم روشهای جدید را از شما بیاموزم.
کیفیت جمعآوری داده خیلی مهم است. پژوهش خوب جز با جمعاوری دادههای مناسب صورت نمیگیرد. البته من اصرار ندارم داده اولیه باشد. شما میتوانید از دادههای پیشتر جمع آوری شده یا دادههای پایگاههای اطلاعاتی استفاده کنید. اگر مایل به جمع کردن داده هستید روشهایی مثل دادهکاوی را میپسندم. تا حد ممکن از پرسشنامه و مصاحبه دوری کنید جز در جایی که واقعا ضروری باشد. در آن صورت هم باید اطمینان یافته شود که شرکتکنندگان با انگیزه و علاقه کافی مشارکت کرده باشند و پاسخها را با دقت و کیفیت ارائه کنند نه اینکه مثل خود من خفت شده باشند و به ضرب و زور خواهش و رودربایستی شرکت کرده باشند.
نکته خیلی مهم دیگر وسواس من به نگارش پاکیزه است. من در هر ایمیلی که به شما میفرستم و هر نسخهای، پاکیزهنویسی را رعایت میکنم چون شما مهمید و در همین نسخههای رد و بدل شده باید کمک کنیم که متن توسط خودمان راحت خوانده شود نه اینکه نسخه بد و پر غلط و سختخوان را برای هم بفرستیم به امید اینکه آخر کار پاکنویس میکنیم. خیر. به شدت به نگارش صحیح و رعایت علائم نگارشی حساسم چون معتقدم تمرین درستکاری از خانه شروع میشود و باید در کارهای روزمره متعهد به پاکیزگی و درستی باشیم. اگر حوصله رعایت فاصله بین نقطه و کاما و پرانتز را ندارید کار با من بسیار عذابآور خواهد بود. البته غلط تایپی طبیعی است. همیشه برمیگردیم و اصلاح میکنیم. خود من هم حتما بسیار اشتباهات تایپی خواهم داشت. مهم اهمیت دادن است و اینکه تلاش کنیم بهترین کار را ارائه دهیم و به اصلاح و تصحیح اهمیت دهیم.
وقتی پروپوزال و هر نسخهای از کار را میفرستید من ابتدا به یکی از دانشجویان دکتری که با من کار میکند میدهم تا بخواند و نظرات اولیه را بدهد. اگر ایراداتی داشته باشد خود ایشان به شما میگوید تا ایرادات اولیه را برطرف کنید. سپس که ایرادات اولیه برطرف شدند من با دقت میخوانم و گاه جلسات دو نفری یا با حضور مشاور یا حتی شخص ثالث که در زمینه موضوع میتواند کمک کند برگزار می کنم. هدف من در هر پایاننامهای این است که چگونه میتوان به حداکثر دانشافزایی دست یافت و یک مقاله باکیفیت در یک نشریه چارک اول منتشر کرد.
نمونه: پروپوزال آقای سعید قنبری با اجازه ایشان گذاشته شده است. از این پروپوزال به راحتی یک مقاله مروری درباره تاب آوری سازمان رسانهای استخراج شده است.
رابطه برنده برنده
پایان نامه شما یک تعهد دوجانبه است که بین من به عنوان استاد راهنما و شما به عنوان دانشجو برقرار میشود و هر یک از ما تعهداتی را عهدهدار میشویم تا دستاوردی را حاصل کنیم. دستاورد شما مشخص است. حداقل دستاورد شما فارغ التحصیلی است و اگر بهتر عمل کنید یک تا سه مقاله خوب. دستاورد من چیست؟ احتمالا بگویید پول. میگویم خیر. برخلاف آنچه پنداشته میشود که هر پایان نامه مبالغ قابل توجهی پول برای استاد راهنما به همراه دارد اطمینان میدهم که هرگز چنین نبوده و مبلغ ناچیزی بوده که خدا را شکر اکنون با طرح تمام وقت ویژه همان هم پرداخت نمیشود. پس دستاورد مالی در کار نیست. شاید بگویید امتیاز علمی. باید بگویم که خیر راهنمایی هر پایان نامه دکتری ۶ امتیاز دارد که با توجه به یکسال طول کشیدنش با ۳ دانشجوی ارشد در سال جبران میشود و نیاز به این همه زحمت در مقطع دکتری نیست. دیگر چه؟ بله درست است. برای من استاد راهنما بودن هیچ دستاوردی جز دانش ندارد. از این رو نسبت به اینکه کار با شما برای من دانش کافی و سطح بالا به همراه بیاورد هیچ مصالحهای نخواهم کرد و کار ضعیفتر از کیفیت مورد نظر خودم را به هیچ عنوان از شما نمیپذیرم چون در اینصورت من خسارتکار خواهم شد و در ازای وقت و انرژی که برای کار شما گذاشتهام دانش شایسته کسب نکردهام.
چرا این را گفتم؟ برای اینکه شائبه هر نوع چانه زدن دانشجو بر سر اینکه استاد اجازه بده دفاع کنیم بعدا بهبودش میدهم و استاد حالا اینقدر الکی سخت نگیر و استاد کار خودمه و … به هیچ عنوان پیش نیاید. در این معامله من وقت و انرژی میگذارم و در ازای آن انتظار دارم که توسط شما دانشی حاصل کنم که خودم با صرف آن وقت و انرژی به تنهایی نمیتوانستم به دست بیاورم. این میشود تنها راهی که میتوانیم با هم کار را به انتها برسانیم. در غیر اینصورت شما برنده هستید و من (و قاعدتا جامعه) بازنده. در اینصورت وقت و انرژی که من باید صرف دانشی میکردم که کاربردی برای خودم و سایرین داشته باشد صرف این شده که یک کار کم کیفیت به عنوان پایان نامه قبول شود و فرد دیگری دکتری را بگیرد بدون اینکه دانش افزایی حاصل شود.
تعهد من
در ازای آنچه شما میکنید من تعهداتی دارم که مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱٫ در زمانهای تعهد شدهام نسخههای کارتان را کامل و با دقت میخوانم. با دقت نظر میدهم. با خوش اخلاقی پذیرای سئوالهای تخصصیتان خواهم بود. اگر لازم باشد خودم مطالب جدید در زمینه کار شما میخوانم. تلاش میکنم رابطه در حداکثر احترام و تعهد متقابل ادامه یابد و به نتیجه برسد.
۲٫ هر خروجی ناشی از کار شما در بهترین جایی که میشناسم و با اعتبار شما منتشر شود. من همیشه و همیشه کار دانشجویانی که راهنمایشان هستم را با این ترتیب منتشر میکنم: نام دانشجو اول، نام استاد راهنما دوم و به عنوان نویسنده مسئول، نام راهنمای دوم و مشاورها نفرات بعدی. هرگز نام خودم را بالاتر از نام دانشجو قرار نمیدهم مگر اینکه کار به عنوان یک محصول جانبی و با مطالعهای منفک از کار اصلی و با تلاش بیشتر من حاصل شده باشد و در اینصورت هم صورتجلسه مینویسم که من چه کارهایی کردهام و دانشجو چه کاری و چرا باید نام من اول قرار گیرد. البته تا کنون پیش نیامده چنین چیزی.
۳٫تا حد ممکن تلاش میکنم از افراد شایسته که میتوانند به کار شما ارزش بیفزایند تقاضا کنم که به شما کمک کنند. این افراد میتوانند استادهای بینالمللی، مدیران صنعت و یا هر فرد دیگری که تجربه او به کار شما میآید باشند.
۴٫ در جلسه دفاع به شکل شایسته همراه و پشتیبان شما باشم که البته به معنای دفاع نابجا نیست، بلکه این است که اگر احساس کنم داور ایراد نابجا میگیرد، با منطق و استدلال از درستی کار شما دفاع کنم.
۵٫ اگر به دلیل عدم توافق قصد داشتید استاد راهنمای خود را تغییر دهید با حداکثر حسن نیت کمک کنم که شما با فردی غیر از من کار کنید تا بتوانید کارتان را به خوبی پیش ببرید.
آنچه انتظار نداشته باشید:
۱٫ راهنمایی برای موارد عمومی که انتظار میرود دانشجوی دکتری از قبل به آن مسلط باشد. اگر در موارد بنیادی ضعف دارید من فقط به شما منبع خوب معرفی میکنم. به هیچ وجه انتظار نمیرود که من الفبای روش تحقیق را به شما درس بدهم یا موارد بنیادین را از نو برای شما تکرار کنم. وظیفه من این است که بالاترین سطح دانش خود را در اختیار شما بگذارم نه اینکه برگردیم عقب و دانش خود را به جای پیشرفت صرف تکرار کنیم.
۲٫ انتظار اینکه راضی شوم کیفیت کار کاهش یابد. همانطور که گفتم کیفیت کار شما تنها دستاورد من است و اگر این حاصل نشود من ضرر میکنم. پس به هیچ عنوان اعم از سنوات و اخراج و مشکلات خصوصی و … انتظار نداشته باشید که به کار کمکیفیت راضی شوم. ضمن اینکه بدیهی است که شما میپذیرید که معیار قضاوت درباره کیفیت من به عنوان استاد راهنما هستم.
۳٫ اینکه من به محض دریافت ایمیل شما پاسخ بدهم. صد در صد که چنین میکنم ولی در زمانهایی من برای خودم برنامهای دارم که مثلا ظرف یک هفته روی فلان مقاله تمرکز کنم. طبیعی است که هر نوع تغییر جهت به سمت موضوعی دیگر به معنی از تمرکز خارج شدن من است. البته همیشه تقویم زمانی را که با هم به توافق میرسیم محترم میشمارم و در آن روزها تمام وقتم را برای خواندن ایمیلهای شما و پاسخگویی میگذارم.
امیدوارم با رعایت این موارد بتوانیم یک همکاری اثربخش و بسیار مفید داشته باشیم و شما با یک پایان نامه ارزشمند و دانشافزا تحصیلات خود را به پایان ببرید و بعد از آن به عنوان یک همکار تعاملات علمی بیشتری با هم داشته باشیم.