عزل از سردبیری JMME

صبر کردم تا شش ماه بگذرد و بعد به این سئوال پاسخ دهم که چرا ناگهان نامم از سردبیری ژورنال JMME حذف شده. دلیل اصلی صبر کردنم هم روحیه محتاط و غیرسیاسی من است برای اینکه در حاشیه بمانم. به نظرم حالا زمان مناسبی است برای اطلاع‌رسانی از آنچه پیش آمد.

در شرایطی که از انتشار موفقیت‌آمیز شماره اول Journal of Media Management and Entrepreneurship و نیز دریافت مقاله‌های خوب برای شماره دوم شاد بودم، ایمیل شوکه‌کننده‌ای از IGI-Global که ناشر این ژورنال است دریافت کردم. ایمیل کوتاه بود و صریح:

پیرو تحریمهای اعمال شده آمریکا علیه ایران در ۴ نوامبر ۲۰۱۸، موسسات ثبت شده در آمریکا مجاز به فروش، توزیع و نشر (دقیقا همین کلمات: Publish, Sell and Distribute) کارهای محققانی که در ایران ساکن هستند نمی‌باشند. از این رو ناگزیر از فسخ قرارداد همکاری شما به عنوان سردبیر این ژورنال هستیم. از زحمت‌های شما قدردانی می‌کنیم و بابت این پیشامد ناگوار پوزش می‌خواهیم.

و بلافاصله دسترسی من به تمام آنچه خودم ساخته بودم قطع شد! طبیعتاً بسیار ناراحت کننده بود. زحمت زیادی کشیدم تا شماره اول را قوی درآوردم. آنچه من فقط در یک سال کردم این ژورنال را در میان ۱۷۸ ژورنال این ناشر به عنوان بین‌المللی‌ترین مورد مطرح کرده بود و درجه بسیار بالا را دریافت کرده بود (کاش حداقل از پنلش عکس می‌گرفتم. اینقدر سریع قطعم کردند که نشد!). با این حال درک کردم و باش کنار آمدم.

ولی ماجرا وقتی جالب شد که ناشر بدون اطلاع من یک نامه برای همه اعضای هیئت تحریریه فرستاد شامل اینکه «Dr.Khajeheian decided to step down» و اینکه امیدوار است سایر اعضای تیم کماکان به کار ادامه دهد. یکی از اعضای تحریریه برای من ایمیل ناشر را فوروارد کرد. من هم با توجه به این عبارت و اینکه ذکر شده من «تصمیم به کناره‌گیری گرفته‌ام»، در حالیکه چنین نبود و این می‌توانست بر سایرینی که به اعتماد من به این مجله پیوستند اثر منفی بگذارد، متوجه شدم که اطلاع‌رسانی لازم است. یک ایمیل مفصل برای همه اعضا فرستادم و شرح دادم که به دلیل مشکل ملیت اجباراً کنار گذاشته شده‌ام، ولی لطفاً شما بمانید و نهالی را که کاشتیم حفظ کنید. این اولین ژورنال در زمینه کارآفرینی رسانه‌ای است و با کمک شما می‌تواند یک ژورنال معتبر شود. (یک شعر از رودیارد کیپلینگ هم نوشتم تهش که اووووووف! حاکی از عزم اینکه اگر همه چیز را از دست دادی دوباره باید تلاش کنی و از نو بسازی تا بشه بهت گفت یک مرد).

واکنش‌ها توفانی بود. اولین جواب را کمتر از یک ربع بعد رابرت پیکارد فرستاد در پاسخ به ایمیل دریافتی از ژورنال با یک رونوشت به من: «خانم فلانی. از شرایطی که منجر به استعفای اجباری دکتر خواجه ئیان شده آگاهم. اسم مرا از شماره آینده این ژورنال، وب سایتتان و کلیه مواردتان پاک کنید. ارزشها و اصول من اجازه نمی‌دهد با ناشری که همکار مرا فقط به دلیل ملیتش حذف می‌کند همکاری کنم». من: اوف. دمش گرم، چه باپرنسیب! حاضر نشد بماند.

ایمیل دوم از ادگار روبچاس: داتیس، موضع این ناشر سبب شرمساری جهان آکادمیک است. همه ما باید در برابر آن بایستیم. من ایمیلی دریافت کردم که گفته روی ادامه همکاری من حساب می‌کنند. پاسخ من یک نه بزرگ است. راهی ندارد. سانسور علمی؟ من نیستم! داتیس، روی هر حمایتی از من حساب کن اما از من نخواه که با ناشری که علیه آزادی بیان و آزادی آکادمیک موضع گرفته همکاری کنم.». من: ای بابا. این که ایمیل نبود، یک بیانیه انقلابی بود!

ایمیل سوم: همکار دیگری لیستی طولانی از راهکارهای راه‌اندازی ژورنال جدیدی روی پلتفرم‌های متنوع را برایم فرستاد. ایمیل‌های بعدی هم حمایت، حمایت و حمایت. دیدم که یکهو به یکی از موضوعات اصلی مدیریت رسانه جهان تبدیل شدم!

خلاصه اینکه: ژورنال کارآفرینی و مدیریت رسانه که در اکتبر ۲۰۱۷ تاسیس کردیم دیگر از اختیار من خارج شده و دیگر سردبیرش نیستم. در صفحه‌اش هم می‌بینید که نام من به عنوان سردبیر پیشین درج شده. بخش مهمی از اعضای هیئت تحریریه و داوران هم از این ژورنال رفتند، گرچه گروهی دیگر خوشبختانه باقی مانده‌اند تا ژورنال زنده بماند. دوست و همکارم پل موشتز اتریشی به عنوان سردبیر جانشین من انتخاب شد. اسکایپی از من اجازه خواست که جای مرا بگیرد و با کمال میل پذیرفتم، زیرا این ژورنال باقی می‌ماند و من هم می‌توانم روی راه‌اندازی یک ژورنال جدید در آینده کار کنم و این حوزه مطالعاتی دارای دو ژورنال بشود. این ژورنال گرچه از دستمان رفت، اما تجربه بسیار خوبی بود و من خیلی از عملکردم راضی هستم. توانستم از ۳۶ کشور جهان و از هر پنج قاره، با ارتباطات شخصی خودم افراد قابل اعتنا را به ژورنال دعوت کنم و هر یک از آنها وقت گذاشتند و فرم پر کردند، حتی افرادی بسیار معتبر مثل رابرت پیکارد، استوارت کانینگهام، چارلز دیویس، فرانسوا نل و … . به نظرم یک وزن‌کشی مهم برای من بود و به خوبی وزن ارتباطاتم را نشان داد. برای شماره اول ژورنال توانستم ۹ سابمیشن بین‌المللی و غیرایرانی دریافت کنم. داوری‌ها را بسیار خوب و منظم مدیریت کردم و کلاً همه کار را خوب انجام دادم. از عملکردم راضی هستم و فکر می‌کنم که این تجربه کمک می‌کند به حرکت بعدی. در فکریم که ژورنال بعدی را با همکاری یک ناشر غیرآمریکایی و یا حتی در قالب یک ژورنال دسترسی باز تحت تملک خودمان تاسیس کنیم. در حال بررسی گزینه‌ها هستیم و امیدواریم با تصمیم خوبی دوباره بازیگر مهمی در مدیریت رسانه بین‌المللی باشیم.