ترجمههای شلخته و ناخوانا
یک مدت از مهارتهای ادراکی خود ناامید شده بودم! بعضی کتابها را هرچی میخوندم نمیفهمیدم، یا سخت میفهمیدم. برای فیلمها هم همینطور پیش میآمد. برخی فیلمها و سریالهایی که از تلویزیون میدیدم را نمیتوانستم به هم ربط بدهم. کلاً به این نتیجه رسیده بودم که مشکل دریافت دارم. بعداً و وقتی که متن یا فیلم را با زبان اصلی و یا با یک ترجمه خوب و یا بدون سانسور میدیدم متوجه میشدم که مشکل از من نبوده، ادبیات و زبان فیلم یا کتاب مبهم و نادرست بوده.
هنگام کنکور ارشد به یاد دارم کتاب بسیار خوب اقتصاد خرد و کلان را که میخواندم نمیتوانستم از صحت پاسخهای انتهای کتاب مطمئن باشم. وقتی دریافتم که کلید سئوالها که قراره از پاسخ صحیح مطمئنت کنه خودش پر از اشتباهه، اطمینانم به همهچیز از دست رفت. نمیتوانستی بفهمی که خودت اشتباه کردهای، یا تو درست میگویی و پاسخنامه اشتباه چاپ شده. ابهام مطلق. از جملههای همیشگی من شد که: «وای به وقتی که مترت خراب باشه». در چنین شرایطی نمیتوانی مطمئن باشی که یک متر واقعاً یک متر است و به جای دیگری میخورد یا تو در اندازهگیری اشتباه کردهای. عدم اطمینان به متر، همان عدم اطمینان به کتاب، به فیلم، به استاد، به مرجع و به هر چیز دیگری است که باید به اتکای آن اشتباهت را تصحیح کنی.
مقاله پیوست، همانی است که بهش نیاز داریم یعنی به چالش کشاندن نویسندگان و مترجمهایی (و نیز ناشرهایی) که فقط برای استفاده از امتیازهای نگارش و ترجمه کتاب متنهایی پر از غلط، بدوندقت و سرشار از بدفهمی را به بازار میفرستند. و بیشتر از آنها، به چالش کشاندن مراجعی که آنها را تأیید میکنند و توصیه میکنند! (در این نمونه، دکتر محسن رنانی که اسم و رسمی هم دارد و بخشی از مطالبش در درک ساخت اجتماعی اقتصاد برایم بسیار آموزنده بوده). تایید این مراجع شک و تردید خوانندگانی مثل من را بیشتر میکنند که «حتماً من ایراد دارم وگرنه این آدم معتبر که الکی توصیه نمیکنه».
بحران فجیع زبان فارسی را ما با متنهای ویراستاری نشده، ترجمههای شلخته و امروز با نوشتههای پراشتباهمان در شبکههای اجتماعی پدید آوردهایم. در این مورد پررنگترین نقش را خودمان داریم، یعنی همین من که دارم این متن را با شتاب مینویسم و همین شما که تند و تند نظر میگذارید با اون «ه» نفرتانگیز و غلطهای املایی و انشایی از سر بیدقتی.
بر شما باد دقت در نوشتار، اگر کتابی مینویسید، متنی ترجمه میکنید و یا نوشتهای در همین صفحههای اینترنتی مینگارید. دقت کنید و به چالش بکشید نویسندهها را، از جمله خود من را (من امتیاز میدهم به دوستانی که غلطهای نگارشی من را بگیرند). بر شما باد دقت در جزئیات و دقت در آنچه میپراکنید. نوشته شما امضای شماست. دقت کنید.