ورود به دوره دکتری از طریق تحقیق مستقل (۲)
دنباله مطلبی که درباره بودجه تحقیقات مستقل گذاشتم (اینجا) لازم میدانم مطالب تکمیلی کلاس بعدی را هم که قولش را داده بودم اینجا بگذارم.
پنجشنبه پیش سومین کلاس مربوط به دریافت بودجههای تحقیقاتی برگزار شد که در آن هرکداممون پروپوزال خودمون رو آوردیم و در کلاس نقدشون کردیم. این کلاس به نظرم بسیار آموزنده بود و نکات کاربردی زیادی داشت که بیشتر از نکات فنی پروپوزال، به نکات انسانی و اجتماعی و یک کلام «قلق» کار مرتبط میشد.
یافتههای من:
۱) نام استادی که با شما کار میکند بسیار مهم است. آنقدر مهم که حتی پروپوزالی با نمره ۵ هم ممکن است بودجه بگیرد و پروپوزالی با نمره ۷ نگیرد (مطابق فرم داوری که در مطلب قبل گذاشتم از ۱ تا ۷ نمره داده میشود و عموماً فقط نمرههای ۶ و ۷ هستند که بودجه میگیرند). یکی از موارد مورد تأکید استاد مربوطه که خودش داور بوده و رئیس بخش بودجهبگیری است (به جون خودم عنوانش هم همینه! رئیس بخش Fundraising 😉 ) این بود که نام استاد یکی از اولین چیزهایی است که داورها نگاه میکنند. ایشان به یکی از دوستان شرکت کننده هم درباره انتخاب استاد راهنمایش توصیه دقیق و باتأکیدی کرد که فلان فرد را خیلی توصیه میکنم چون شهرت خوبی دارد در این مرکز). به هرحال پای کلی پول وسط است و در این مواقع ترجیح میدهند محافظهکارانه عمل کنند و ریسک بودجه دادن را نپذیرند. نتیجه گیری: سعی کنید ارتباطتان را با استادهای معتبر در رشته خودتان قوی کنید و بتوانید از آنها به عنوان راهنما استفاده کنید.
۲) منابع و مراجع هم بسیار مهم هستند در ارزیابی! این خانم میگفت که یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی، میزان استفاده شما از مقالههای دارای ارجاع بالا و نمایه شده در ژورنالهای معتبر است. میگفت که موقع ارزیابی حتی گزارش تعداد ارجاع مقالههایی که بهشون استناد کردهاید هم گاهی در میآورند تا بسنجند چقدر دارید از دانش معتبر استفاده میکنید. به همین خاطر بر شما باد گشتن در پایگاههای علمی و گوگل اسکولار و اینها و درآوردن ضرایب ارجاع و استناد مقالههایی که میخواهید از آنها استفاده کنید. در نمونه موفقی که بهمون داد طرف پنج صفحه پروپوزالش بود، دقیقاً پنج صفحه هم لیست منابعش بود! نکته اینجاست که فهرست منابع در محدودیت ۵ صفحه آ۴ شامل نمیشود و میتوانید هرقدر میخواهید ارجاع و استناد بدهید. ولی خب باید در متن بگنجد دیگه! ارجاع الکی هم باشد که دیگه هیچ!
۳) یک نکته کمی بدبینانه ولی خب قابل اجرا: تأکید میشد که برای نوشتن متن حتی اگر از کار قبلی دکترایتان است از روی نسخه قبلی شروع نکنید به ویرایش و حذف. حتماً حتماً (با کلی تأکید و وسواس) روی یک فایل نو شروع کنید به نوشتن. این مطلب به دلیل مسائل پیش آمده سر تقلب و نرمافزارهای تقلبسنج است و اینکه مواردی بوده که طرف را پس از دریافت بودجه هم محروم کردهاند به دلیل اینکه کپی صورت گرفته از یک متن بدون ارجاع. به همین خاطر توصیه میشود که یک فایل نو باز کنیم و فقط موارد ارجاعی را که صریحاً ذکر میشوند کپی کنیم و بقیه موارد را از نو بنویسیم.
۴) همانطور که در ایران خودمون استاد بزرگواری بودند که ۷۰ برگه را در ۲۰ دقیقه تصحیح میکردند (زیر ۲۰ ثانیه برای هر برگه!) اینجا هم اعضای هیئت داوران بسیار سرشان شلوغ است و باید در همان صفحه اول بتوانید متقاعدشان کنید که به خواندن ادامه دهند، وگرنه همون صفحه اول را کامل نکرده خط میکشند روی کارتان و خداحافظ!
راهنماییهای فنی خانم: تقریباً همه ما مقدمههای نسبتاً طولانی نوشته بودیم (بالای ۱۰-۱۲ خط). ایشان بسیار تأکید کردند که مقدمهها را خیلی کوتاه بنویسیم و مسئله تحقیق و سئوالهای تحقیق و فرضیهها را در همان صفحه اول بیاریم. ایشان به صراحت تأکید کردند که «آنها عاشق فرضیهها هستند» که البته همه میدانیم که پروفسورهای بخش آکادمیک کلاً عاشق فرضیه و تئوری هستند دیگه. این نه حدیثیست که پنهان مانَد! با این حال خیلیها دستکم میگیرندش و همهاش به فکر مقدمه و برجسته کردن اثرات کار هستند. نکنید این کارها را.
رهنمود دیگر: در مقدمه از واژههایی استفاده کنید که در یادشان بماند. واژههای شناخته شده و دقیق. کوتاه بنویسید و بسیار دقیق.
۵) بخش توصیف پروژه (Project Description) که مورد پرسش یکی از دوستان زیر مطلب اولم هم بوده باید در همان صفحه اول بیان شود! (واقعاً دشواره. من رودهدراز نمیتونم زیر ۲ صفحه جا بدهم با همه صرفهجویی و قناعتپیشگی!). هدف شما از انجام این تحقیق Objective باید برای داوران جذاب باشد! در غیر این صورت حضرات رد میکنند و میگویند به چه دردی میخورد؟
تازه بخش دانش موجود State of the Art را هم باید در همان صفحه جا دهید! در آن بخش که مشابه ادبیات پژوهش است باید به نحوی مطلب را بنویسید که هم نشان دهد بر دانش موجود و به ویژه دستاوردهای جدید تسلط دارید و هم اینکه بیان کنید دپارتمانی که شما میخواهید در آن مشغول به کار شوید در این دانش چقدر سهم دارد و چقدر مشارکت در تولید دانش دارد.
۶) صلاحیت شما برای دریافت این بودجه: اگر ادامه کار پایاننامه تان باشد خیلی هم خوب است یا ادامه یکی از تحقیقاتتان. البته لزوم ندارد ولی کمک کننده است. باید به وضوح روشن کنید که چرا شما فرد شایستهای برای دریافت این بودجه و انجام این طرح هستید. پیشینه پژوهشهایتان، سوابق آکادمیکتان و … همه میتوانند کمک کنند. نکته: ایشان فرمودند ننویسد Why I am right person? بلکه بدون شروع با این عبارت یا عبارتهای مشابه صلاحیتهایتان را بیاورید.
۷) هر فرد به هر گروه فقط یک پروپوزال در هر نیمسال میتواند ارائه دهد. ولی میتوان در همین نیمسال دو پروپوزال مختلف به دو بخش داد. مثلاً من میتوانم یک پروپوزال به FSE و یک پروپوزال به FTP بدهم. البته با اینکه پروپوزال من کاملاً به هر دو میخورد این خانم تأکید داشت که دو تا فرستادن ممکن است تأثیر منفی داشته باشد و به جای این کار بیا و در ارسال پروپوزالت آن را به عنوان میانرشتهای برای بررسی مشترک میان دو بخش FSE و FTP علامتگذاری کن و بفرست. معتقد بود که شانس پروپوزال من برای اینکه میانرشتهای بررسی بشه خیلی زیاد است.
یک توضیح جالب برای کسانی که مطمئن نیستند کارشان را باید به FTP بفرستند یا FSE: اگر پروژهتان این است که چطور پهپاد درست کنید، چون یک محصول فناورانه است باید به FTP بفرستید ولی اگر مدلی برای فروش پهپاد دارید ارائه میدهید، چون مدل کسب و کار و «شیوه» است، باید به FSE بفرستید. مواردی هم که عمیقاً هر دو را در بر میگیرد و هم توسعه محصول است و هم مدل درآمدی را شامل میشود مثل کار من میتواند به طور مشترک برای هر دو فرستاده شود.
۸) روش تحقیق: طبیعتاً واردید دیگه خودتان که اصل ماجراست. باید قانع کنید که چرا روشی که برگزیدید معتبر و مناسب است. باید نشان دهید که به نمونه مناسبی دسترسی دارید و به ابزارهای صحیح تحلیل دادهها مجهزید.
۹) از نظر مالی اصلاً تعارف نکنید. همه چیز را باید بنویسید بسیار دقیق. این خانم اصرار داشت که برویم از مسئولان بخش بودجه مشورت بگیریم. ایشان میگفت کلی قلق داره بودجه نویسی و اگر اشتباه کنیم عمیقاً دست حسرت خواهیم گزید! استاد راهنماتون پول نمیگیره از پروژه شما و فقط اگر مواردی هست که براش دستمزد باید تعیین کنید بیشتر از ده درصد بودجه تون نشه. پول کنفرانسهایی که میروید را حساب کنید و البته بخشی از پول کنفرانسهایتان را دانشگاهتان میپردازد. تألیفات خیلی مهم هستند و باید هزینههای مربوط به تألیفات، حتی ویرایش انگلیسی و ترجمه و اینها را هم لحاظ کنید. همه وسایل و تجهیزات و این چیزها را مو به مو حساب کنید. اینها نشانه وارد بودن شما در جزئیات است.
۱۰) برنامه زمانی در قالب Work Package نیز اهمیت زیادی دارد. این برنامه دقیق نشان میدهد که شما چقدر نسبت به جزئیات حساس و آگاه هستید و در چه بازههای زمانی چه خروجیهایی میدهید. توصیه این بود که بازههای سه تا شش ماهه تعیین کنید، بسته به نوع کارتان. بهترین ایده این است که مینی پروژه تعریف کنید در درون پروژه اصلی. این حالتی است که داوران کلی حال میکنند و نشان میدهد شما در بازههای زمانی بخش مستقل و در عین حال ادامهداری از تحقیق را تکمیل میکنید و گزارش آن را چاپ میکنید.
پاس طلایی: به ما دو نمونه از پروپوزالهای موفقی که بودجه دریافت کردند داده شد که الگوی موفقیت داشته باشیم. با این حال قول گرفتند که پخشش نکنیم و فقط استفادهها شخصی و موردی باشه. از این رو از اسکن کردن و پخش آن معذورم و صرفاً اگر کسی مایل است میتوانم حضوراً برای مطالعه در اختیار بگذارم و پس بگیرم. تنها دلیلش تعهد اخلاقی است و اینکه خود خانم تا این حد اجازه دادند. در غیر اینصورت قطعاً دریغ نمیکردم و نمونه را هم تقدیم میکردم. نکته خاص هم این است که به نظر من اصلاً پروپوزالهای خاصی نیستند و فقط رعایت کردن این شیوه طرز فکر داوران در آنها نکته برجستهای است.
تا هفته سوم اپریل زمان زیادی باقی نمانده. امیدوارم هر چه زودتر پروپوزالهایتان را بنویسید. طبق آماری که دادند در FTP از حدود هزار پروپوزال واصله چهل تاشون بودجه گرفتند پارسال. میشه تقریباً ۴ درصد در بخش فنی. در بقیه بخشها آمار بالاتر بوده. البته فراموش نکنید که بقیه داغون مینویسند و میروند قاطی باقالیها، ولی شما عزیزان ایرانی خوب مینویسید و اصولی مینویسید و فنی. این دو مطلب رو هم دارید که مطمئنتون میکنه از خواستههای داوران. دیگه بد به دلتون راه ندهید. همین الان دست بگذارید روی کیبرد، یک صفحه جدید در ورد باز کنید و یک ضرب بنویسید این پروپوزال طلایی را که داشته باشیم سیل بنیانکَن دانشجویان دکترا و پسادکترای ایرانی را در دانشگاههای دانمارکی. آمین! 😉