ریوالدو تنها برزیلی در لیست بینظیرهای من است. دقیقاً «تنها برزیلی» ممکن. هنوز روی دستش کسی نیومده. یک بازیکن کامل که بازی را به تنهایی عوض میکرد. با سه گانههای ویرانگر. بعد از ۳-۳ در برابر منچستر، این سه گانه در برابر والنسیا برای همه ما «اون روزیها» به یاد ماندنی است … و از آن زیباتر هیجان ورزشگاه با گلی که بارسلونا را به لیگ قهرمانان برد. دقیقه ۹۰، گل برتری با چنین ضربه برگردان.
آخرین بازی فصل لالیگاست و نبرد والنسیا و بارسلونا برای صعود به لیگ قهرمانان اروپا. بارسلونا فقط برد میخواهد و برای والنسیا تساوی هم کفایت میکند. ریوالدو ۲ گل زده اما کافی نیست. همه نگرانیم که سال دیگه جام قهرمانان بدون بارسلونا جذابیت نخواهد داشت. دقیقه ۹۰، یک توپ پشت محوطه جریمه، استپ سینه ریوالدو، تصمیم ناگهانی به برگردان از ۲۲ متری …. و معجزه!
حسرت بازی ریوالدو در کنار برگ کمپ به دلم ماند. چه زوجی میشدند این دو. ریوالدو با رفتن از بارسلونا و پیوستن به میلان تمام شد ولی «هر کجا هست خدایا به سلامت دارش».
(اصل ماجرا در ثانیه ۵۱ تماشا شود)
توضیح تکمیلی: این برگردان را یک چیزی خیلی خاص میکنه و آن گزینههای زیاد دیگری پیش رو بود برگزیدن دشوارترین گزینه توسط ریوالدو. در تمام برگردانهای سرنوشت ساز دیگر که به یاد داریم (حداقل من به یاد دارم) مثل گل آلمان به فرانسه در ۸۲ یا اون گل برگردان کولاک مارکو فان باستن، وضعیت بدن و توپ طوری است که بازیکن راه دیگری نداشته تقریبا و ضربه برگردان گزینه ناگزیر بوده. اما در این صحنه برعکس، برگردان نشدنیترین تصمیم بود. این تصمیم همراه با مهارت و یاریگری بدن با مغز این گل را یک گل بینظیر تاریخی کرده. اصلاً رو دستش نمیبینم. شاید گل دیگر خود ریوالدو به منچستر در بازی برگشت ۹۹ بتونه در جای دوم قرار بگیره. اون هم فقط به این دلیل که این برگردان به نتیجه منجر شد و تیم را برد لیگ قهرمانان و آن برگردان تیم را به مرحله بعد نبرد.