بازدید از Aller Media، بزرگترین ناشر مجلات در اسکاندیناوی
امروز موفق شدم دانشجویانم را برای یک بازدید آموزنده از بزرگترین هلدینگ مجلات دانمارک (و اسکاندیناوی) به شرکت Aller Media (اِلامدیا به تلفظ دانمارکی) ببرم تا از بخش نوآوری این شرکت بازدید کنیم. مدیران دوستداشتنی دپارتمان نوآوری علاوه بر اینکه خیلی با من همکاری کردند در مهیا شدن این بازدید به شکلی که تمایل داشتم، ناهار را هم مهمانمان کردند (ممنون از سخاوتمندی) و بعد هم توضیحات مفید و روان دیجیتال ادیتور این دپارتمان را به عنوان یک خانم ایرانی بسیار موفق که دعوت گوگل را هم رد کرده (جلوی دانشجویانم گفتم که آدمهای موفق را ببینید…. حتی به گوگل هم جواب رد میدهند چون راهش دوره!!!) شنیدیم. بعد هم رئیس بخش نوآوری درباره شیوههای پذیرش ایدههای جدید و سرمایهگذاری روی آنها یک ارائه جذاب و موفق داشت که شخصاً کلی چیز یاد گرفتم از یک چنین مدیر رسانهای. بعد هم یک بازدید از درون این شرکت که موفقترین مجلات دانمارک و اسکاندیناوی را تولید میکند.
عکسهای کامل در پوشه آلبوم مربوطه گذاشته شده است. با سپاس فراوان از سرکار خانم صبوری و دوست خوبشان که دعوت مرا به عنوان مهمان ویژه پذیرفتند و کلی هم عکس گرفتند (من نفهمیدم کِی این همه عکس گرفتند! خودشان هم نیستند توی عکسها! نصف عکسها را هم در فیسبوک نگذاشتم! )
نکات مهم: ۱) اولین چیزی که توی چشم همه زد تابلوی کوچک این شرکت بزرگ بود! یعنی ساختمان به این عظمت در بهترین نقطه کپنهاگ یک تابلوی کوچک داشت که در عکسها میبینید! دانشجوها گفتند چنین شرکتی باید تابلوش اینقدر باشه؟ اگه آمریکایی بود سرتاسر این ساختمان شیک تابلو بود، ولی این دانمارکیهای فروتن (به قول خود خانم ما خیلی Humble هستیم!) دیگه شورش را درآوردهاند! بابا دو سایز بزرگتر حداقل! هم خودم و هم دانشجوها ده بار از اینجا رد شدهایم ولی اصلاً متوجه نشدهایم که این ساختمان عظیم متعلق به کیه!
۲) مدل پذیرش نوآوریهای تازه و سرمایهگذاری روی آنها ساده و در عین حال کارآمد بود. شاید بعداً حوصله کنم و بنویسم این مدل را… از همون مدل قیفی نوآوری Funnel سرچشمه گرفته و با شیوههای عملگرایانه دانمارکی ترکیب شده.
۳) فضای شرکت برانگیزاننده بود. همه لذت بردیم. چه از مکان فوقالعاده شرکت، چه از دکوراسیون، چه از روح صمیمانه کاری آن.
۴) دانشجویانم خیلی راضی بودند از اینکه تمام صحبتها در مسیر کلاس بود و هیچ صحبت پرتی صورت نگرفت. دلیلش هم هماهنگی قبلی ما بود که من تمام مواردی را که مایل بودم بچهها بدانند به طور مشخص فرستاده بودم و یک ملاقات اولیه هم داشتیم پیشتر و اینکه چه مواردی باید گفته شوند که در راستای مطالب درسی من باشند. سعی کردم همه چیز متناسب پیش برود و همینطور هم شد. این دو هفته کلی حرفهای خوب و تعریف از دانشجویانم شنیدهام. امیدوارم بعد از امتحانشان هم همین حرفهای خوب را ادامه دهند!
۵) جداً این خانم پنیل (مدیر نوآوری) ارائه خوب و جذابی داشت. واقعاً از انرژی و هیجان این بانو در این سن و سال لذت بردیم. از همه مهمتر توصیههای عملگرایانهاش به دانشجوها: فقط روی یک پروژه کار کنید. درگیر چند پروژه نشوید. من را که میبینید چند پروژه را مدیریت میکنم برای هر پروژه یک رهبر قابل دارم و فقط بر کلیات نظارت میکنم.
۶) اینکه میبینیم ایرانیان در اینجا اینقدر موفقند و چنین مشاغل خوبی را در شرکتهای بزرگ و دانشگاههای معتبر به دست میآورند و اینقدر هم خوبند که حتی بعد از درخواست ترک شرکت نیز ازشان تقاضا میشود که به طور آزادکار ادامه فعالیت دهند، باعث خوشوقتی ماست. برایش آرزوی موفقیت میکنم.